عشق زورکیpt 2

(دلم نیومد نزارم پارت یکو بخونین)
_صدا رو شنیدین؟
دوستات:اره صدای چی بود(ترسیده)
÷هیششش منم چه حیف خودمو معرفی نکردم من یوگیوم هستم رئیس گرگینه ها
خیلی بد شد که نمیتونیم بیشتر باهم آشناشیم
_گرگینه؟(ترسیده)
دوستات: الفرارررررعععع
_وایسید منم بیام احمقا
تو راه ازم جدا میشید و هر کدوم از دوستات به یک سمت میرن
*خدای من خدای من گو*ه توش*
در حال دویدن بودی که به یک عمارت رسیدی وارد شدی
*هرچی که باشه بهتر از گرگینست*
سلام؟
هفت نفر از لای سایه ها بیرون اومدن
(جین:🦙_نامجون:🐨_یونگی:🐱_هوپی:🐿_جیمین:🐥_ته:🐻_کوک:🐰 وی به شدت گشاد میباشد)
🦙🐨🐱🐿🐥🐻🐰واو ببن کی اینجاست غذامون با پاهایه خودش اومده
_ خدای من شما کی هستید
ترو خدا منو نخورید
جین بو میکشه
🦙این خون به شدت لذیده
جین گردنتو گاز میگیره و شروع به خوردن خونت میکنه
_ولم کن مرتیکه ی ک*کش
🦙فکر نمی کردم بانوی زیبایی مثل شما از چنین کلماتی استفاده کنه
_ولم کن تا همون کلماتو بکنم تو ک*نت
🦙انقدر خشن نباش
جین تورو براید استایل بغل میکنه و به یک اتاق میبره و در را قفل میکنه
تورا رو یخت میزاره و روت خیمه میزنه
🦙دلم به حالت میسوزه قراره بمیری
_مرتیکه ولم کن
🦙اما میخوای نمیری اصلا از این به بعد حیوون خونگیه جدیدمی(پوزخند میزنه)
_حیوون خونگی خو.....
مکث میکنه
*باید باهاش خوب باشم اون کلید من واسه فرار کردنه*
_اده من حیوون خونگیتم
تو خماری بمونید یاع یاع یاع🤧
واسه پارت بعد
شرط نداریم:)