عشق ابدی پارت ۲۹
عشق ابدی پارت ۲۹
-آهههههه
+آههههه
-اوه آهه اومممم ، آهههه
+ناله هات دیوونه ام میکنه ، بیشتر ناله کن. بیشتر ناله کن ...
-آهههه ..آهههههههههه ... اومم آهههه
سرعتم رو بردم بالاتر . کل فضای حموم شده بود صدای شر شر آب و صدای برخورد بدن هامون . انقدر توش کوبیدم که ارضا شدم ...
براش هند جاب رفتم تا کام کرد .
بعد هم برش گردوندم و سرم رو کردم تو گردنش . نیاز داشتم خون بخورم اما نمیشد
+جیمین؟
- ب....بله؟(بی حال)
+خ...خوبی؟ چرا بی حالی؟
-چرا از خودت... نمیپرسی؟!(بی حال)
+جیمین حالت خوبه؟!(ترس)
سرم رو از تو گردنش آوردم بیرون که دیدم صورتش عین گچ دیواره . واقعا ترسیده بودم
چیکار کنم الان؟
تکونش دادم
+جیمین ؟ جیمین؟ خوبی؟(تکونش میداد)
سریع خودمون رو شستم و آوردمش بیرون
+جیمین؟جیمین چرا اینجوری شدی تو؟؟
-شوگا؟!(بی حال)
+جانم؟ جانم عزیزم ؟ منو ببخش عزیزم . چت شد آخه یهو؟(نگران و بغض)
-شوگا من .. خوبم ، فقط(خنده بی حال)
+فقط چی؟
-فقط نیاز به خون دارم...
+چ...چی؟
-من...من حالا باید ...خ..خون بخورم .
+خون؟ خون از کجا بیارم آخه خوشگلم؟
مونده بودم چیکار کنم . به اجبار گردنم رو بردم جلو و گفتم
+بیا ، بیا خون منو بخور
-نه ! ن...نمیشه
+الان سلامتی تو مهم تره ، بخور
دندون های نیشش رو داخل گوشت گردنم کرد که از سوزشش آخی گفتم .
حدود ۵ مین خونم رو خورد و بعدم زخمم رو بست ؛ دوباره دراز کشید رو تخت و چشماش رو بست
یکم بی حال شده بودم
+حالا...خوبی؟
-آره . ( لبخند)
+استراحت کن :)
-ممنون شوگولی
+چ...چی!؟
پارت دوم 🫶🏻✨
-آهههههه
+آههههه
-اوه آهه اومممم ، آهههه
+ناله هات دیوونه ام میکنه ، بیشتر ناله کن. بیشتر ناله کن ...
-آهههه ..آهههههههههه ... اومم آهههه
سرعتم رو بردم بالاتر . کل فضای حموم شده بود صدای شر شر آب و صدای برخورد بدن هامون . انقدر توش کوبیدم که ارضا شدم ...
براش هند جاب رفتم تا کام کرد .
بعد هم برش گردوندم و سرم رو کردم تو گردنش . نیاز داشتم خون بخورم اما نمیشد
+جیمین؟
- ب....بله؟(بی حال)
+خ...خوبی؟ چرا بی حالی؟
-چرا از خودت... نمیپرسی؟!(بی حال)
+جیمین حالت خوبه؟!(ترس)
سرم رو از تو گردنش آوردم بیرون که دیدم صورتش عین گچ دیواره . واقعا ترسیده بودم
چیکار کنم الان؟
تکونش دادم
+جیمین ؟ جیمین؟ خوبی؟(تکونش میداد)
سریع خودمون رو شستم و آوردمش بیرون
+جیمین؟جیمین چرا اینجوری شدی تو؟؟
-شوگا؟!(بی حال)
+جانم؟ جانم عزیزم ؟ منو ببخش عزیزم . چت شد آخه یهو؟(نگران و بغض)
-شوگا من .. خوبم ، فقط(خنده بی حال)
+فقط چی؟
-فقط نیاز به خون دارم...
+چ...چی؟
-من...من حالا باید ...خ..خون بخورم .
+خون؟ خون از کجا بیارم آخه خوشگلم؟
مونده بودم چیکار کنم . به اجبار گردنم رو بردم جلو و گفتم
+بیا ، بیا خون منو بخور
-نه ! ن...نمیشه
+الان سلامتی تو مهم تره ، بخور
دندون های نیشش رو داخل گوشت گردنم کرد که از سوزشش آخی گفتم .
حدود ۵ مین خونم رو خورد و بعدم زخمم رو بست ؛ دوباره دراز کشید رو تخت و چشماش رو بست
یکم بی حال شده بودم
+حالا...خوبی؟
-آره . ( لبخند)
+استراحت کن :)
-ممنون شوگولی
+چ...چی!؟
پارت دوم 🫶🏻✨
۲.۱k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.