عشق بی پایان p20
ا/ت ویو
با صدای داد مدیس چشمام رو بزور باز کردم
%پس کوش؟کجاست؟
×نمد دیشب اومد خونه
%بزنگ دیگه مامانم انقدر زنگ زد گوشیم به چوخ رفت
×مدیس احیانا کور شدی؟گوشی رو نمیبینی رو میز
@حتما رفته بیرون(خمیازه)
×در قفله
@آها
%وای ا/ت من دستم بهت برسه میدونم چیکارت کنم
آها دنبال منن تو خاب من زیاد وول میخورم دیشب رو زمین خابیدیم منم افتادم زیر تخت نگاهی به بیرون کردم یکی اومد رو تخت نشست آروم دستم رو بردم پاشو گرفتم و جیغ زدم همراه جیغ من چنتا جیغ دیگه بلند شد از زیر تخت قل خوردم اومدم بیرون و قهقهه زدم
به مدیس اشاره کردم
_پس پای تو بود
و بازم خندیدیم اونا هم فهمیدن قضیه چیه اومدن منو زدن انقدر زدن تا بدنم کبود شد رز یه نیشگون از گردنم گرفت که رفتم اون دنیا جیغی کشیدم
_پدصگ تو میدونی من رو گردنم حساسم
×حقته
نیشش رو باز کرد
~آجی پاشو مارو برگردون
برگشتم سمت مکس
_چرا؟
~مامان انقدر زنگ زد دیوونه شدیم
پوزخندی زدم
~ببین داره زنگ میزنه
گوشی رو ازش گرفتمودکمه پاسخ رو زدم
_الو
م/ا/ت:مکس من یه روز بهتون گفتم فقط برای تولد ا/ت برید نه اینکه بمونید
با سرد ترین حالت ممکن جواب دادم
_من مکس نیستم ا/تم بعدش مگه چی میشه چن روز پیش من بمونن
م/ا/ت:که اونارم مث خودت منحرف کنی تا به حرف بزرگترشون گوش ندن بشن مایه ننگ
_گفتم خودم بعدا میارمشون الانم میخام برم داشگاه(سرد)
گوشیو قطع کردم و دادم به مکس لبخند الکی زدم
_شماها برین بیرون منم برم حموم بیام
خودم رو گربه شور کردم لباسارو پوشیدم و رفتم سوار موتور خوجلم شدم و پیش به سوی دانشگاه
شوگا نیومده بود دانشگاه رونا گف از دیشب یه جورایی گرفتس من که دیشب دیدمش مث همیشه بود
سر کلاس بودیم و منم طبق معمول حوصله زاییده بود
ته کلاس بود یواشکی گوشیم رو برداشتم و به شوگا پیام دادم
_پیشمولی خوبی؟
بعد چن دیقه پیام داد
+زهرمار پیشمولی
_خو شبیهی
+الان نباید سر کلاس باشی؟
_چرا سر کلاسم و عکسی از کلاس براش فرستادم
+مثلا داری درس میخونی
_حوصلم سر رفت
همون موقع استاد صدام کرد برم پای تخته
_پیشی بای باید برم
رفتم مسعله رو حلیدم و اومد نشتم بقیه زنگ رو استاد زرت و پورت کرد و رفت
《فلش بک به بعد از دانشگاه》
کش و قوسی به بدنم دادم و با بچه ها راه افتادیم سمت پارکینگ رونا چون خعلی گشاده التماس کرد ببرمش منم رسوندمش و اومدم خونه جلوی در یه تک انداختم برا مدیس تا بیان پایین اومدن سوار شدن مدیس جلو نشست و مکس عقب
~آجی کبودی گردنت مث کیس مارکه
زدم رو ترمز و عین وحشیا حمله کردم سمت گوشیم دوربین رو آووردم و انداختم رو گردنم واییی چه کبودیی پس بگو چرا بقیه یه جوری نگاه میکردن
_وات د فاک من اینجور رفت دانشگا وای آبروم رفت کف پام
مدیس ریز ریز میخندید چش غره بهش رفتم ساکت شد
بلایک♡
با صدای داد مدیس چشمام رو بزور باز کردم
%پس کوش؟کجاست؟
×نمد دیشب اومد خونه
%بزنگ دیگه مامانم انقدر زنگ زد گوشیم به چوخ رفت
×مدیس احیانا کور شدی؟گوشی رو نمیبینی رو میز
@حتما رفته بیرون(خمیازه)
×در قفله
@آها
%وای ا/ت من دستم بهت برسه میدونم چیکارت کنم
آها دنبال منن تو خاب من زیاد وول میخورم دیشب رو زمین خابیدیم منم افتادم زیر تخت نگاهی به بیرون کردم یکی اومد رو تخت نشست آروم دستم رو بردم پاشو گرفتم و جیغ زدم همراه جیغ من چنتا جیغ دیگه بلند شد از زیر تخت قل خوردم اومدم بیرون و قهقهه زدم
به مدیس اشاره کردم
_پس پای تو بود
و بازم خندیدیم اونا هم فهمیدن قضیه چیه اومدن منو زدن انقدر زدن تا بدنم کبود شد رز یه نیشگون از گردنم گرفت که رفتم اون دنیا جیغی کشیدم
_پدصگ تو میدونی من رو گردنم حساسم
×حقته
نیشش رو باز کرد
~آجی پاشو مارو برگردون
برگشتم سمت مکس
_چرا؟
~مامان انقدر زنگ زد دیوونه شدیم
پوزخندی زدم
~ببین داره زنگ میزنه
گوشی رو ازش گرفتمودکمه پاسخ رو زدم
_الو
م/ا/ت:مکس من یه روز بهتون گفتم فقط برای تولد ا/ت برید نه اینکه بمونید
با سرد ترین حالت ممکن جواب دادم
_من مکس نیستم ا/تم بعدش مگه چی میشه چن روز پیش من بمونن
م/ا/ت:که اونارم مث خودت منحرف کنی تا به حرف بزرگترشون گوش ندن بشن مایه ننگ
_گفتم خودم بعدا میارمشون الانم میخام برم داشگاه(سرد)
گوشیو قطع کردم و دادم به مکس لبخند الکی زدم
_شماها برین بیرون منم برم حموم بیام
خودم رو گربه شور کردم لباسارو پوشیدم و رفتم سوار موتور خوجلم شدم و پیش به سوی دانشگاه
شوگا نیومده بود دانشگاه رونا گف از دیشب یه جورایی گرفتس من که دیشب دیدمش مث همیشه بود
سر کلاس بودیم و منم طبق معمول حوصله زاییده بود
ته کلاس بود یواشکی گوشیم رو برداشتم و به شوگا پیام دادم
_پیشمولی خوبی؟
بعد چن دیقه پیام داد
+زهرمار پیشمولی
_خو شبیهی
+الان نباید سر کلاس باشی؟
_چرا سر کلاسم و عکسی از کلاس براش فرستادم
+مثلا داری درس میخونی
_حوصلم سر رفت
همون موقع استاد صدام کرد برم پای تخته
_پیشی بای باید برم
رفتم مسعله رو حلیدم و اومد نشتم بقیه زنگ رو استاد زرت و پورت کرد و رفت
《فلش بک به بعد از دانشگاه》
کش و قوسی به بدنم دادم و با بچه ها راه افتادیم سمت پارکینگ رونا چون خعلی گشاده التماس کرد ببرمش منم رسوندمش و اومدم خونه جلوی در یه تک انداختم برا مدیس تا بیان پایین اومدن سوار شدن مدیس جلو نشست و مکس عقب
~آجی کبودی گردنت مث کیس مارکه
زدم رو ترمز و عین وحشیا حمله کردم سمت گوشیم دوربین رو آووردم و انداختم رو گردنم واییی چه کبودیی پس بگو چرا بقیه یه جوری نگاه میکردن
_وات د فاک من اینجور رفت دانشگا وای آبروم رفت کف پام
مدیس ریز ریز میخندید چش غره بهش رفتم ساکت شد
بلایک♡
۲.۵k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.