(پایان ما)
«p27»
با صدای نواختن پیانو با آهنگی به اسم«Tears of a Silent Heart »از مایکل اورتگا بیدار میشم...
اینجا کجاست؟
روی مبل راحتی دراز کشیدم و روم یه پتوی گرم و نرمه و روسرمم حوله ی خودم هست.
بغلم هم یه شومینه ی روشن است.
به صدای آهنگ دقت میکنم...
واقعا زیباست.
به درو دیوار نگاه میکنم...
از کتابهای زیادی که اینجاست به نظر میرسه اینجا کتابخونه باشه.
ولی...کی آهنگ مینوازه؟!
آروم با پتوی دورم بلند میشم و دنبال صدا میرم.
اوه..!
مایک.
میرم جلو .
چشاشو بسته و تو آهنگ غرق شده.
دستمو میزارم رو نت ها و آهنگشو خراب میکنم.
چشاشو باز میکنه...
_اوه سلام.خوبی؟
+خوب مینوازی...ولی من توضیح میخوام.
_چه توضیحی؟یعنی یادت نمیاد واقعا ؟!
+چه چیزی رو؟
_ببین خب من تو طبقهی دوم بودم تا برم دستشویی و صورتمو آب بزنم ، بعد یهو یه صدایی مثل صدای آب و جیغ شنیدم.دنبال صدا رفتمو دیدم در اتاق استخر بازه ، و اومدم تو و تو رو دیدم که تو آب بودی و اون پایین داشتی تلاش میکردی تا بیای بالا.
+خب؟
_خب همین دیگه ... بعدش من پریدم تو آب و گرفتمت و آوردمت بالا.بعد برام سوال شد که چرا باید یهو تو آب باشی و اینکه چجوری درو باز کردی.بعد گفتم شاید کلید ها رو از خانم گرفتی تا بری جایی و اومدی اینجا و کلید رو حالا نمیدونم چجوری اشتباهی انداختی تو آب و رفتی تا بیاریش ولی شنا بلد نبودی.
+تو به معلم چیزی گفتی؟
_نه.به اون چیزی نگفتم ولی رفتم و کلیدها رو پیدا کردم و تورو برداشتم و اومدم بیرون و در اونجا رو قفل کردم و بعد اومدم تو کتابخونه چون اونجا خلوت ترین و بهترین جا بود که استراحت کنی.بعدشم که تو رو گذاشتم رو مبل و شومینه رو روشن کردم رفتم و دوتا بلیط کتابخانه از دفتر مدیر برداشتم.
+کسی که ندیدت؟
_نه.بعدم که من بلیط برداشتم.خلاصه که بعدش اومدم پیشت روت پتو انداختم و خودم رفتم تا پیانو بزنم.
با صدای نواختن پیانو با آهنگی به اسم«Tears of a Silent Heart »از مایکل اورتگا بیدار میشم...
اینجا کجاست؟
روی مبل راحتی دراز کشیدم و روم یه پتوی گرم و نرمه و روسرمم حوله ی خودم هست.
بغلم هم یه شومینه ی روشن است.
به صدای آهنگ دقت میکنم...
واقعا زیباست.
به درو دیوار نگاه میکنم...
از کتابهای زیادی که اینجاست به نظر میرسه اینجا کتابخونه باشه.
ولی...کی آهنگ مینوازه؟!
آروم با پتوی دورم بلند میشم و دنبال صدا میرم.
اوه..!
مایک.
میرم جلو .
چشاشو بسته و تو آهنگ غرق شده.
دستمو میزارم رو نت ها و آهنگشو خراب میکنم.
چشاشو باز میکنه...
_اوه سلام.خوبی؟
+خوب مینوازی...ولی من توضیح میخوام.
_چه توضیحی؟یعنی یادت نمیاد واقعا ؟!
+چه چیزی رو؟
_ببین خب من تو طبقهی دوم بودم تا برم دستشویی و صورتمو آب بزنم ، بعد یهو یه صدایی مثل صدای آب و جیغ شنیدم.دنبال صدا رفتمو دیدم در اتاق استخر بازه ، و اومدم تو و تو رو دیدم که تو آب بودی و اون پایین داشتی تلاش میکردی تا بیای بالا.
+خب؟
_خب همین دیگه ... بعدش من پریدم تو آب و گرفتمت و آوردمت بالا.بعد برام سوال شد که چرا باید یهو تو آب باشی و اینکه چجوری درو باز کردی.بعد گفتم شاید کلید ها رو از خانم گرفتی تا بری جایی و اومدی اینجا و کلید رو حالا نمیدونم چجوری اشتباهی انداختی تو آب و رفتی تا بیاریش ولی شنا بلد نبودی.
+تو به معلم چیزی گفتی؟
_نه.به اون چیزی نگفتم ولی رفتم و کلیدها رو پیدا کردم و تورو برداشتم و اومدم بیرون و در اونجا رو قفل کردم و بعد اومدم تو کتابخونه چون اونجا خلوت ترین و بهترین جا بود که استراحت کنی.بعدشم که تو رو گذاشتم رو مبل و شومینه رو روشن کردم رفتم و دوتا بلیط کتابخانه از دفتر مدیر برداشتم.
+کسی که ندیدت؟
_نه.بعدم که من بلیط برداشتم.خلاصه که بعدش اومدم پیشت روت پتو انداختم و خودم رفتم تا پیانو بزنم.
۸۲۵
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.