فیک جونگکوک ارباب سختگیر
پارت:15
ویو ات:
-دوماه میشد که با جنی به امریکا اومده بودیم ولی دقیقا توی همون یک هفته ک خونه ی جنی میموندم متوجه شدم حاملم
-پس همون شب که بهم تجاوز کردی حامله شدم:)
-ای کاش باهم ی جای دیگه اشنا میشدیم تا میتونستم داد بزنم و بگم چقدر عاشقتم
-ولی ای کاش گفتن چیزی رو عوض نمیکنه
_________________________________________________________
5سال بعد
-هی ها جون بیا اینجااا
~نمیخام
-جنیییی تو بیا ی چیزی بهش بگو مامانی میخایم بریم کره میشه بیای تا امادت کنم
~پیش بابا
-چ چی اره پیش بابا
ویو جونگکوک :
+۵سال از رفتم ات میگذره دیگه عاشق کسی نشدم ولی هنوزم دلم میخاد بدونم چطوره چقدر دلم برای اون لباش تنگ شده ای کاش ی بار دیگه میدیدمش
ویو ات:
-توی این 5سال خیلی تلاش کردم و با کمک جنی تونستم توی ی شرکت کار کنم و موفقیت های زیادی برای اون شرکت به وجود بیارم و من الا خیلی معروفم جنی هماهنگ کرده بود که توی کره برم توی ی شرکت معروف کار کنم
ویو کره:
-بلخره رسیدیم
•ایش چقدر دلم برای کره تنگ شده بود
-منم اگ زحمت نمیشه میشه درو باز کنی خانم محترم
جنی نگاهی به ها جون که توی بغل ات خواب بود کرد و گفت:
•از اونجایی ک عکس کوک رو دیدم چرا این بچه هرچی بزرگ تر میشه بیشتر شبیه باباش میشه
-میدونستی زیاد حرف زدن خوب نیست درو باز کن بچه اذیت میشهههه
•باشه اروم
ویو ات:
--.......
شرط:
لایک:۴۰
کامنت۳۰
🥸خوبی
کامنت تکراری نزار حسابش نمیکنم
ویو ات:
-دوماه میشد که با جنی به امریکا اومده بودیم ولی دقیقا توی همون یک هفته ک خونه ی جنی میموندم متوجه شدم حاملم
-پس همون شب که بهم تجاوز کردی حامله شدم:)
-ای کاش باهم ی جای دیگه اشنا میشدیم تا میتونستم داد بزنم و بگم چقدر عاشقتم
-ولی ای کاش گفتن چیزی رو عوض نمیکنه
_________________________________________________________
5سال بعد
-هی ها جون بیا اینجااا
~نمیخام
-جنیییی تو بیا ی چیزی بهش بگو مامانی میخایم بریم کره میشه بیای تا امادت کنم
~پیش بابا
-چ چی اره پیش بابا
ویو جونگکوک :
+۵سال از رفتم ات میگذره دیگه عاشق کسی نشدم ولی هنوزم دلم میخاد بدونم چطوره چقدر دلم برای اون لباش تنگ شده ای کاش ی بار دیگه میدیدمش
ویو ات:
-توی این 5سال خیلی تلاش کردم و با کمک جنی تونستم توی ی شرکت کار کنم و موفقیت های زیادی برای اون شرکت به وجود بیارم و من الا خیلی معروفم جنی هماهنگ کرده بود که توی کره برم توی ی شرکت معروف کار کنم
ویو کره:
-بلخره رسیدیم
•ایش چقدر دلم برای کره تنگ شده بود
-منم اگ زحمت نمیشه میشه درو باز کنی خانم محترم
جنی نگاهی به ها جون که توی بغل ات خواب بود کرد و گفت:
•از اونجایی ک عکس کوک رو دیدم چرا این بچه هرچی بزرگ تر میشه بیشتر شبیه باباش میشه
-میدونستی زیاد حرف زدن خوب نیست درو باز کن بچه اذیت میشهههه
•باشه اروم
ویو ات:
--.......
شرط:
لایک:۴۰
کامنت۳۰
🥸خوبی
کامنت تکراری نزار حسابش نمیکنم
۷۰.۱k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.