- پارت : ۶ -
جونگکوک:"دفعه ی دیگه همچین کاریو با خودت بکنی از چشمات درمیارم فهمیدی"
ا/ت:"خیله خب فهمیدم دیگه چقد میگی"
جونگکوک:"چون مطمئنم هرچی بگم آدم نمیشی"
ا/ت:"بیخیال شو دیگه"
خوابیدم و زیر پتو رفتم
ا/ت:"حالایم برو میخام استرا ..."
جونگکوک:"بیا باهم استراحت کنیم"
پشتم دراز کشید و سرشو پشت گردنم گذاشت
ا/ت:"اینجوری بیشتر معذبم میکنی ..."
جونگکوک:"خب پس یعنی من برم؟"
ا/ت:"من اینو نگفتم"
جونگکوک:"پس چی؟"
ا/ت:"هااه ... خب منظورم اینه که یکم فاصله ی اجتماعی داشته باش"
جونگکوک:" اگر خیلی معذبت میکنم ... میرم"
بلندشد که بره دستشو گرفتم
ا/ت:"غلط کردم چقد زود قهر میکنه... لوس"
جونگکوک:"به کی میگی لوس"
ا/ت:"تو ! "
فکر میکنه باهات چیکار کنه که پرستار داخل اتاق میشه
پرستاره:"سلام ، باید سُرُمت رو دربیارم تموم شده"
نگاهی به سرم انداختم و یه نگاه به دستم
ا/ت:"میشه لطفا آروم اینکارو بکنید"
پرستاره:"البته من به خوش دست بودن معروفم"
چشمکی بهم زد و سمت سرم رفت مردمک چشمام میلرزید
ا/ت:"خدایا خدایا خدایا خدایا"
سرم و دراورد و حس کردم دیگه نمیتونم نفس بکشم
پرستار:"خیله خب میتونی بری مرخصی"
بعد از رفتن پرستار جونگکوک سمتم اومد
جونگکوک:"میخوای کمکت کنم لباسات و دراری؟"
چشم غره ای بهش رفتم
ا/ت:"نه!"
لباشو جمع کرد و رفت بیرون
.......
جونگکوک:"چرا انقد ساکتی"
ا/ت:"حرفی واسه گفتن نیست"
به پنجره نگاه میکردم و عمیقا احساس درد میکردم
ا/ت:"بیخیال"
جونگکوک:"به من نگاه کن ..."
نگاه زیر چشمی بهش کردم و سرم پایین بود
ا/تزیرلب:"چیه؟"
فکمو گرفت و صورتم و اوردبالا و بهم زل زد
و روی صورتم بوس های ریز ریز میذاشت
جونگکوک:"اگه هنوز تو فکرشی میخای کاری کنیم که تا آخر مال من شی و مادرم بهت کاری نداشته باشه .."
با مشت زدم تو سرش
ا/ت:"خجالت بکش ... جلوی دختر جوون و مجرد چه حرفایی که نمیزنه"
جونگکوک:"فکر کردم شوهر کردی"
ا/ت:" معلومه که دارم البته که موقعته"
جونگکوک:"برای همین حرفاس که میگم باید یه شب خوب باهم داشته باشیم"
ا/ت:"میخای دیگه نتونم ازت جداشم..."
دستاشو رو گونه هام اورد و صورتم و جلو اورد
جونگکوک:"معلومه ، که هرجایی بخوای بری اول از غر زدنای من ردشی"
ا/ت:"خوشت اومده ها "
جونگکوک:"تویه خونه بهت میگم"
ا/ت:"هوی انگشتت بهم بخوره به جرم تجاوز به مرکز پلیس گزارشت میکنم"
این داستان ادامه دارد ....؟!
مجبور شدم نصفه بزارم چون نه یدونه پارت کامل میشد نه دوپارت کامل
ا/ت:"خیله خب فهمیدم دیگه چقد میگی"
جونگکوک:"چون مطمئنم هرچی بگم آدم نمیشی"
ا/ت:"بیخیال شو دیگه"
خوابیدم و زیر پتو رفتم
ا/ت:"حالایم برو میخام استرا ..."
جونگکوک:"بیا باهم استراحت کنیم"
پشتم دراز کشید و سرشو پشت گردنم گذاشت
ا/ت:"اینجوری بیشتر معذبم میکنی ..."
جونگکوک:"خب پس یعنی من برم؟"
ا/ت:"من اینو نگفتم"
جونگکوک:"پس چی؟"
ا/ت:"هااه ... خب منظورم اینه که یکم فاصله ی اجتماعی داشته باش"
جونگکوک:" اگر خیلی معذبت میکنم ... میرم"
بلندشد که بره دستشو گرفتم
ا/ت:"غلط کردم چقد زود قهر میکنه... لوس"
جونگکوک:"به کی میگی لوس"
ا/ت:"تو ! "
فکر میکنه باهات چیکار کنه که پرستار داخل اتاق میشه
پرستاره:"سلام ، باید سُرُمت رو دربیارم تموم شده"
نگاهی به سرم انداختم و یه نگاه به دستم
ا/ت:"میشه لطفا آروم اینکارو بکنید"
پرستاره:"البته من به خوش دست بودن معروفم"
چشمکی بهم زد و سمت سرم رفت مردمک چشمام میلرزید
ا/ت:"خدایا خدایا خدایا خدایا"
سرم و دراورد و حس کردم دیگه نمیتونم نفس بکشم
پرستار:"خیله خب میتونی بری مرخصی"
بعد از رفتن پرستار جونگکوک سمتم اومد
جونگکوک:"میخوای کمکت کنم لباسات و دراری؟"
چشم غره ای بهش رفتم
ا/ت:"نه!"
لباشو جمع کرد و رفت بیرون
.......
جونگکوک:"چرا انقد ساکتی"
ا/ت:"حرفی واسه گفتن نیست"
به پنجره نگاه میکردم و عمیقا احساس درد میکردم
ا/ت:"بیخیال"
جونگکوک:"به من نگاه کن ..."
نگاه زیر چشمی بهش کردم و سرم پایین بود
ا/تزیرلب:"چیه؟"
فکمو گرفت و صورتم و اوردبالا و بهم زل زد
و روی صورتم بوس های ریز ریز میذاشت
جونگکوک:"اگه هنوز تو فکرشی میخای کاری کنیم که تا آخر مال من شی و مادرم بهت کاری نداشته باشه .."
با مشت زدم تو سرش
ا/ت:"خجالت بکش ... جلوی دختر جوون و مجرد چه حرفایی که نمیزنه"
جونگکوک:"فکر کردم شوهر کردی"
ا/ت:" معلومه که دارم البته که موقعته"
جونگکوک:"برای همین حرفاس که میگم باید یه شب خوب باهم داشته باشیم"
ا/ت:"میخای دیگه نتونم ازت جداشم..."
دستاشو رو گونه هام اورد و صورتم و جلو اورد
جونگکوک:"معلومه ، که هرجایی بخوای بری اول از غر زدنای من ردشی"
ا/ت:"خوشت اومده ها "
جونگکوک:"تویه خونه بهت میگم"
ا/ت:"هوی انگشتت بهم بخوره به جرم تجاوز به مرکز پلیس گزارشت میکنم"
این داستان ادامه دارد ....؟!
مجبور شدم نصفه بزارم چون نه یدونه پارت کامل میشد نه دوپارت کامل
۵۴.۴k
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.