دوست قدیمی من پارت 11 و 12
سرمو آوردم بالا که با قیافهی گریان جیمین مواجه شدم
+: موچیییی چرا گریه می کنی؟
_: هیچی فقط بیا از اینجا بریم
+: ولی جان چی اون برادرمه
_: اون خودش میاد بیا بریم
+: اوکی
رفتیم کمپانی وای رئیس اومد!
رئیس: دختر تو کجا بودی آرمیا و اعضا خیلی نگرانت بودن
فکر کردن مردی (فیلم هندیه😑)
+: ها؟ معذرت رئیس
رئیس: حالا اشکال ندارد برو توی اتاقت لباساتو عوض کن برو پیش دخترا
+: چشم
ویو ا/ت
رفتم توی اتاقم و یه دوش 5 مینی گرفتم موهامو خشک کردم و لباسامو پوشیدم رفتم پایین دخترا و اعضا روی مبلا
نشسته بودن انگار نمیدونستن من اومدم
رفتم و از پشت
+: پخخخخخ
~: یا خود خدااااا
یونا: یا موسی بن جعفر
دلا: واییییییی
+: چتونههههه کر شدم
اعضا: ا/تتتتتتت (با داد)
+: هاااااا؟
~: تو بلاخره از آمریکا برگشت...
+: او نه! (زیر لب)
°: جاننننن؟؟
_: یعنی چیییییی؟ طناز تو میدونستی ا/ت کجاسسسسس؟
~: خوب اره
_: ا/ت
+: ها؟
_: طناز چی میگه یعنی باهاش در ارتباط بودی؟
+: اوهوم
_: خدااااااااا
+: مرضضضضض کر شدمممممم
راهمو کج کردم و رفتم توی اتاق و درو قفل کردم
رفتم روی تخت و چشمامو بستم
وقتی چشمامو باز کردم هاااااا؟ چییییی؟ من کجام؟
ویو طناز
از پله ها رفتم بالا در اتاق ا/ت و زدم ولی نه باز کرد
نه جواب داد نگرانش شدم با کلید درو باز کردمو رفتم توی اتاق روی تخت خوابش برده بود رفتم کنارش نشستم ولی نفس نمی کشید نبضشو گرفتم ولی نزد یا خدا یعنی چی؟
~: ا/ت
+:...
~: ا/ت (با داد)
+:...
~: ته جیمین و.... (با داد و گریه)
_: چی شده؟ (نگران)
°: طناز؟ (نگران)
~: ا...ا...ا/ت
_°: ا/ت چی؟
~: نبضش نمیزنه
_°: چییییی (با داد)
ویو جیمین
ا/ت بردیمش بیمارستان بعد چند ساعت دکتر اومد بیرون همه از جا پاشدیم
دکتر: راستش خانم ا/ت به کما رفتن
_: ها؟
°: دارین شوخی میکنین نه؟
~: ی..ع..نی چی؟
دکتر: خانم ا/ت وقتی به خواب رفتن رو به رگشون خوابیدن و باعت گیر افتادن خون در یه گوشه از رگ شده
او همین باعث شده به کما برن
اعضا: نهههه
ویو ا/ت
چشمامو باز کردم دیدم توی بیمارستانم نمیدونم چی شده
چرا سر از بیمارستان درآوردم
یه پرستار کنارم بود و داشت یکم معاینه میکرد پرسیدم
+: خ..خانم پرستار
علامت پرستار«
«: او بلاخره بیدار شدی؟
+: مگه چی شده؟
«: رفته بودی کما
+: هاااا چند وقته؟
«: یک ماه
+: چی؟
«: من برم به همراهان زنگ بزنم
+: نه نرین
پرستار بهم توجهی نکرد و رفت بیرون گیج شده بودم
یعنی چی؟چرا رفتم کما؟ اینجا چت خبره؟
چند ساعت گذشته و اعضا اومدن توی اتاق
_: ا/تتت بلاخره بهوش اومدی فکر کردم از دستت دادم
~: وای دختر اول رفتی آمریکا حالا رفتی تو کما
°: ا/ت نمیدونی چقدر نگران شدیم و....
+: من خوبم
جیمین اومد و افتاد توی بغلم ، بغلش بهم آرامش میداد اصلا کلاً ماجرای کما رو فراموش کردم
چند ساعت گذشته و من مرخص شدم
و رفتیم کمپانی
وقتی رسیدیم کمپانی همه جا تزئین شده بود
+: وایییی چقدر خوشگل شده
_: اره دیگه اینا همش برای توعه
+: چی؟
یهو جیمین جلوم زانو زد
خماریییییی😂😂
اسلاید دوم استایل ا/ت قبل از کما
اسلاید سوم استایل ا/ت بعد از کما
+: موچیییی چرا گریه می کنی؟
_: هیچی فقط بیا از اینجا بریم
+: ولی جان چی اون برادرمه
_: اون خودش میاد بیا بریم
+: اوکی
رفتیم کمپانی وای رئیس اومد!
رئیس: دختر تو کجا بودی آرمیا و اعضا خیلی نگرانت بودن
فکر کردن مردی (فیلم هندیه😑)
+: ها؟ معذرت رئیس
رئیس: حالا اشکال ندارد برو توی اتاقت لباساتو عوض کن برو پیش دخترا
+: چشم
ویو ا/ت
رفتم توی اتاقم و یه دوش 5 مینی گرفتم موهامو خشک کردم و لباسامو پوشیدم رفتم پایین دخترا و اعضا روی مبلا
نشسته بودن انگار نمیدونستن من اومدم
رفتم و از پشت
+: پخخخخخ
~: یا خود خدااااا
یونا: یا موسی بن جعفر
دلا: واییییییی
+: چتونههههه کر شدم
اعضا: ا/تتتتتتت (با داد)
+: هاااااا؟
~: تو بلاخره از آمریکا برگشت...
+: او نه! (زیر لب)
°: جاننننن؟؟
_: یعنی چیییییی؟ طناز تو میدونستی ا/ت کجاسسسسس؟
~: خوب اره
_: ا/ت
+: ها؟
_: طناز چی میگه یعنی باهاش در ارتباط بودی؟
+: اوهوم
_: خدااااااااا
+: مرضضضضض کر شدمممممم
راهمو کج کردم و رفتم توی اتاق و درو قفل کردم
رفتم روی تخت و چشمامو بستم
وقتی چشمامو باز کردم هاااااا؟ چییییی؟ من کجام؟
ویو طناز
از پله ها رفتم بالا در اتاق ا/ت و زدم ولی نه باز کرد
نه جواب داد نگرانش شدم با کلید درو باز کردمو رفتم توی اتاق روی تخت خوابش برده بود رفتم کنارش نشستم ولی نفس نمی کشید نبضشو گرفتم ولی نزد یا خدا یعنی چی؟
~: ا/ت
+:...
~: ا/ت (با داد)
+:...
~: ته جیمین و.... (با داد و گریه)
_: چی شده؟ (نگران)
°: طناز؟ (نگران)
~: ا...ا...ا/ت
_°: ا/ت چی؟
~: نبضش نمیزنه
_°: چییییی (با داد)
ویو جیمین
ا/ت بردیمش بیمارستان بعد چند ساعت دکتر اومد بیرون همه از جا پاشدیم
دکتر: راستش خانم ا/ت به کما رفتن
_: ها؟
°: دارین شوخی میکنین نه؟
~: ی..ع..نی چی؟
دکتر: خانم ا/ت وقتی به خواب رفتن رو به رگشون خوابیدن و باعت گیر افتادن خون در یه گوشه از رگ شده
او همین باعث شده به کما برن
اعضا: نهههه
ویو ا/ت
چشمامو باز کردم دیدم توی بیمارستانم نمیدونم چی شده
چرا سر از بیمارستان درآوردم
یه پرستار کنارم بود و داشت یکم معاینه میکرد پرسیدم
+: خ..خانم پرستار
علامت پرستار«
«: او بلاخره بیدار شدی؟
+: مگه چی شده؟
«: رفته بودی کما
+: هاااا چند وقته؟
«: یک ماه
+: چی؟
«: من برم به همراهان زنگ بزنم
+: نه نرین
پرستار بهم توجهی نکرد و رفت بیرون گیج شده بودم
یعنی چی؟چرا رفتم کما؟ اینجا چت خبره؟
چند ساعت گذشته و اعضا اومدن توی اتاق
_: ا/تتت بلاخره بهوش اومدی فکر کردم از دستت دادم
~: وای دختر اول رفتی آمریکا حالا رفتی تو کما
°: ا/ت نمیدونی چقدر نگران شدیم و....
+: من خوبم
جیمین اومد و افتاد توی بغلم ، بغلش بهم آرامش میداد اصلا کلاً ماجرای کما رو فراموش کردم
چند ساعت گذشته و من مرخص شدم
و رفتیم کمپانی
وقتی رسیدیم کمپانی همه جا تزئین شده بود
+: وایییی چقدر خوشگل شده
_: اره دیگه اینا همش برای توعه
+: چی؟
یهو جیمین جلوم زانو زد
خماریییییی😂😂
اسلاید دوم استایل ا/ت قبل از کما
اسلاید سوم استایل ا/ت بعد از کما
۲۱.۰k
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.