دوست پسر خشمگین من پارت 19

ویو ا.ت
سریال و دیدم حدود 10 ساعت فیلم میدیدیم که دلم بهتر شده بود که یهو دلم بد جور درد گرفت
ا.ت:جیییییییییییییییییغغغغغغغغغغ آی
ته ته:چیشد خوبی ؟
ا.ت:آی دلم درد می.... کنه
ته ته:بیا بریم دکتر
ا.ت:با..شه آی
ویو ته ته
ته ته :اجوما
اجوما: بله آقا
ته ته:ا.ت ببر لباساشو تنش کن
اجوما:چشم آقا
اجوما ا.ت برد منم لباسامو تنم کردم ا.ت اومد تو ماشین نشست
ته ته:بیب خوبی
ا.ت:عق نه (حالت طعوا داشت )
ته ته:دیدم ا.ت حالش بد بردمش دستشویی بالا آورد اجوما آوردش تو ماشین داشتم گاز میدادم که زود تر برسیم
ته ته:بیب خوبی
ا.ت:آی دلم آه ای
ته ته: بیب رسیدیم
از ماشین پیاده شدم ا.ت بغل کردم در ماشین غفل کردم
سریع ا.ت بردم پیش دکتر بردنش تو ی اتاق نشستم رو ی صندلی دستم و کردم لای موهام با خودم فکر می کردم که دیشب خیلی بهش سخت گرفتم
1 ساعت بعد
همون طوری که فکر می کردم دکتر از اتاق اومدم بیرون
ته ته:آقای دکتر حالش چطوره
دکتر:آقای تهیونگ بیاین تو دفتر من
رفتم تو دفترش
دکتر:شما باهاش چه نسبتی داری
ته ته:اممم ...... نامزدشم
دکتر: چیزی که ما فهمیدیم اینکه ایشون بار دار
ته ته:چی بار دار😳
دکتر: هنوز قطعی نشده هفته دیگه بیاین تا آزمایشو بگیرید تا ببینیم حامله هستن یا نه
ته ته:الان می تونم بینمش
دکتر:الان خواب بهش سروم زدیم ولی میتونی بینیش
ته ته: ممنون
رفتم تو اتاق رفتم بغلش خوابیدم
که چشاشو باز کرد