پارت ۱۱
لرزه بدی میکردی ولی صدات در نمیومد میدونستی بی رحم تر از اونیه که با گریه هات بدتر از این کنه فقط سره جات گریه می کردی انقدر اینکارو ادامه داد که خونت کله دستش رو قرمز کرده بود گفت
-خب دیگه بسته کثیف شدیم باید بری حموم مگه نه؟
تو اون اتاق حموم بود درو باز کرد و آبه داغ و بالا کشید وان پره آب شد تورو گذاشت توش با برخورد آب به زحمات نفست بند اومد نمیتونستی حتی از شدت دردش گریه کنی فقط هین بلندیگفتی که ارباب نیشخندی تحویلت داد انگار قصدش هم همین بود با لحن تمسر آمیزی گفت:
_نظرت درباره ی این شوینده ها چیه شنیدم پوستتان تمیز تمیز می کنه
+(گریش شدید تر شد)
-خب من سکوتت رو به نشونه ی مثبت میگیرم و اروم اون مایع اسید مانند رو داخل وان کرد هنوز چند ثانیه نگذشته بود که سوزش بدی تو تمام نقاط بدنت حس کردی بلند گفتی
+غلط کردم ...ت.و.روخدااا ب.زار بیامم بیرون.. التماست می..کنم (گریه شدید)
تهیونگ که هنوز داشت میخندید گفت
دیگه از دستورات سرپیچی نمیکنی حالا هم بیا بیرون
+(پرید بیرون و نفس نفس میزد ولی گریش رو کم نمیکرد)
_خب چجوری باید جبران کنی که خونه رو مرتب نکردی؟(سرد)
+باور کنین من خودم همه رو مرتب کردم نمیدم چرا فکر می کنین من انجام ندادم( گریه)
_چی(داشت میومد سمتت)
+نه نه غلظ کردم هر چی باشه میپذیرم
_هر چی؟
+بله بله
_باش بعدا که زمانش رسید بهت میگم حالا هم(یه دست لباسه قرمز پرت میکنه جلوت) بپوش و بیا بالا
+چشم
-خب دیگه بسته کثیف شدیم باید بری حموم مگه نه؟
تو اون اتاق حموم بود درو باز کرد و آبه داغ و بالا کشید وان پره آب شد تورو گذاشت توش با برخورد آب به زحمات نفست بند اومد نمیتونستی حتی از شدت دردش گریه کنی فقط هین بلندیگفتی که ارباب نیشخندی تحویلت داد انگار قصدش هم همین بود با لحن تمسر آمیزی گفت:
_نظرت درباره ی این شوینده ها چیه شنیدم پوستتان تمیز تمیز می کنه
+(گریش شدید تر شد)
-خب من سکوتت رو به نشونه ی مثبت میگیرم و اروم اون مایع اسید مانند رو داخل وان کرد هنوز چند ثانیه نگذشته بود که سوزش بدی تو تمام نقاط بدنت حس کردی بلند گفتی
+غلط کردم ...ت.و.روخدااا ب.زار بیامم بیرون.. التماست می..کنم (گریه شدید)
تهیونگ که هنوز داشت میخندید گفت
دیگه از دستورات سرپیچی نمیکنی حالا هم بیا بیرون
+(پرید بیرون و نفس نفس میزد ولی گریش رو کم نمیکرد)
_خب چجوری باید جبران کنی که خونه رو مرتب نکردی؟(سرد)
+باور کنین من خودم همه رو مرتب کردم نمیدم چرا فکر می کنین من انجام ندادم( گریه)
_چی(داشت میومد سمتت)
+نه نه غلظ کردم هر چی باشه میپذیرم
_هر چی؟
+بله بله
_باش بعدا که زمانش رسید بهت میگم حالا هم(یه دست لباسه قرمز پرت میکنه جلوت) بپوش و بیا بالا
+چشم
۵.۷k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.