-The wound of love -3
پرش زمانی به یک ماه بعد
از زبان یونگی
جدیدا دارم احساس میکنم به مین علاقه مند شدم ... هیچ وقت فکرش رو نمیکردم عاشق یه دختر پرحرف و سمج بشم اما من ... من عاشقش شدم و باید تا دیر نشده اونو مال خودم کنم
ساعت 4:30 عصر
اعضا همه بیرون بودن و فقط منو مین سو تو خونه بودیم من توی اتاق خودم و اونم تو اتاق خودش ... پس بهترین وقت بود ... رفتن در زدم
- بیا تو
رفتم تو مثل همیشه سرش تو کامپیوتر بود ... جدیدا داشت روی یه پروژه ی مهم کار می کرد ( گفتم که مین سو برنامه نویس کامپیوتره )
+ ام ... فکر کنم بد موقع اومدم
نگاهش رو از کامپیوتر گرفت و داد به من
- نه ... بگو چیزی شده ؟
رفتم یه صندلی برداشتم و کنارش نشستم و تو چشاش نگاه کردم
+هیچ وقت فکرشم نمی کردم عاشق یه دختر پر حرف سمج بشم ... لی مین سو آیا این افتخار رو دارم که دوست پسر شما باشم ؟
- عام ... بلههه !
بلند شدیم و پریدیم بغل هم
- قول بده همیشه کنارم باشی یونگی
+ قول میدم تو هم باید همین قول رو بدی
- حتما :)
اما این پایان داستان ما نیست ...
سه هفته بعد ...
...
___________
❤🍓
از زبان یونگی
جدیدا دارم احساس میکنم به مین علاقه مند شدم ... هیچ وقت فکرش رو نمیکردم عاشق یه دختر پرحرف و سمج بشم اما من ... من عاشقش شدم و باید تا دیر نشده اونو مال خودم کنم
ساعت 4:30 عصر
اعضا همه بیرون بودن و فقط منو مین سو تو خونه بودیم من توی اتاق خودم و اونم تو اتاق خودش ... پس بهترین وقت بود ... رفتن در زدم
- بیا تو
رفتم تو مثل همیشه سرش تو کامپیوتر بود ... جدیدا داشت روی یه پروژه ی مهم کار می کرد ( گفتم که مین سو برنامه نویس کامپیوتره )
+ ام ... فکر کنم بد موقع اومدم
نگاهش رو از کامپیوتر گرفت و داد به من
- نه ... بگو چیزی شده ؟
رفتم یه صندلی برداشتم و کنارش نشستم و تو چشاش نگاه کردم
+هیچ وقت فکرشم نمی کردم عاشق یه دختر پر حرف سمج بشم ... لی مین سو آیا این افتخار رو دارم که دوست پسر شما باشم ؟
- عام ... بلههه !
بلند شدیم و پریدیم بغل هم
- قول بده همیشه کنارم باشی یونگی
+ قول میدم تو هم باید همین قول رو بدی
- حتما :)
اما این پایان داستان ما نیست ...
سه هفته بعد ...
...
___________
❤🍓
۳.۴k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.