Eternal Love
#Eternal_Love
پارت 8
رسیدیم خونه و بغلش کردم و گذاشتمش روی تختم
وقتی خوابه خیلیی کیوته
از اتاق اومدم بیرون روی مبل نشستم و ب گوشیم ور میرفتم
** ویو ات
2 ساعت بعد ....
بیدار شدم و دیدم خونه خودم نیستم
رفتم در رو خیلی اروم باز کردم و دیدم جونگکوک داره ب گوشیش ور میره
از اتاق اومدم بیرون
+ : هی این جا کجاس
_ : اوه بیب بیدار شدی معلوم نیس ؟ خونه ی منه
+ : جونگکوک ... چرا باهام اونکارو کردی ؟
_ : چیکار کردم ؟
+ : ب...بهم تج.اوز کردی
_ : من عاشقتم بیب فقط میخواستم تورو مال خودم کنم
خنده عصبی کردم
+ : هر.زه روانی ....
برگشتم توی اتاق و ب یجی زنگ زدم
= : سلام جوجو خانوم شنیدم حالت خوب نبوده بهتری ؟
+ : اره خوبم کی میای خونه ی جونگکوک الان من باهاش تنهاعم
= : فک کنم نیم ساعت دیگه میرسم زود میام ....
+ : هوففف باشه ...
قطع کردم و نشستم ب کبودی های بدنم نگاه میکردم
وحشی خیلی بد گاز گرفت
** ویو جونگکوک
رفتم کنار در
_ : اجازه هس بیام تو اتاق خانم کوچولوم ؟
+ : ب...ب...بیا
درو باز کردم و دیدم داره ب کبودیاش نگاه میکنه و ناله میکنه
_ : خیلی بد گاز گرفتم نه ؟ ( با صدای شیطون )
+ : وحشی ....
پوزخند زدمو رفتم جلوش نشستم
دستمو دور کمرش کشیدم ب خودم نزدیکش کردم
_ : بیا اینجا خانوم کوچولو ...
لباسشو اوردم بالا و کبودیاشو ماساژ میدادم
+ : اخخخخخ اخخخخخخ
کشوندمش تو بغلم و دستمو دور کمرش حلقه کردم
+ : دوباره میخوای کبودم کنی ؟
_ : دیگه انجامش نمیدم فقط میخوام تو بغلم باشی
سرمو روی گردنش گذاشتم و ب خودم نزدیکش میکردم
_ : احساس خوبی دارم تو بغلت
سرمو نوازش میکرد انگار من پسر کوچولوش بودم
حمایت یادت نره زیبام :))
پارت 8
رسیدیم خونه و بغلش کردم و گذاشتمش روی تختم
وقتی خوابه خیلیی کیوته
از اتاق اومدم بیرون روی مبل نشستم و ب گوشیم ور میرفتم
** ویو ات
2 ساعت بعد ....
بیدار شدم و دیدم خونه خودم نیستم
رفتم در رو خیلی اروم باز کردم و دیدم جونگکوک داره ب گوشیش ور میره
از اتاق اومدم بیرون
+ : هی این جا کجاس
_ : اوه بیب بیدار شدی معلوم نیس ؟ خونه ی منه
+ : جونگکوک ... چرا باهام اونکارو کردی ؟
_ : چیکار کردم ؟
+ : ب...بهم تج.اوز کردی
_ : من عاشقتم بیب فقط میخواستم تورو مال خودم کنم
خنده عصبی کردم
+ : هر.زه روانی ....
برگشتم توی اتاق و ب یجی زنگ زدم
= : سلام جوجو خانوم شنیدم حالت خوب نبوده بهتری ؟
+ : اره خوبم کی میای خونه ی جونگکوک الان من باهاش تنهاعم
= : فک کنم نیم ساعت دیگه میرسم زود میام ....
+ : هوففف باشه ...
قطع کردم و نشستم ب کبودی های بدنم نگاه میکردم
وحشی خیلی بد گاز گرفت
** ویو جونگکوک
رفتم کنار در
_ : اجازه هس بیام تو اتاق خانم کوچولوم ؟
+ : ب...ب...بیا
درو باز کردم و دیدم داره ب کبودیاش نگاه میکنه و ناله میکنه
_ : خیلی بد گاز گرفتم نه ؟ ( با صدای شیطون )
+ : وحشی ....
پوزخند زدمو رفتم جلوش نشستم
دستمو دور کمرش کشیدم ب خودم نزدیکش کردم
_ : بیا اینجا خانوم کوچولو ...
لباسشو اوردم بالا و کبودیاشو ماساژ میدادم
+ : اخخخخخ اخخخخخخ
کشوندمش تو بغلم و دستمو دور کمرش حلقه کردم
+ : دوباره میخوای کبودم کنی ؟
_ : دیگه انجامش نمیدم فقط میخوام تو بغلم باشی
سرمو روی گردنش گذاشتم و ب خودم نزدیکش میکردم
_ : احساس خوبی دارم تو بغلت
سرمو نوازش میکرد انگار من پسر کوچولوش بودم
حمایت یادت نره زیبام :))
۱۱.۷k
۰۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.