پارت³
از زبان دازای...
ساعت ۷:۳۰ از خواب بیدار میشم و میرم تا صبونه آماده کنم.
بعد هم میرم تا دخترا رو از خواب بیدار کنم:بیدار شید!دیره
✞نمیخواااممم
♡نمیخواااممم
بعد پتو رو از روشون میکشم و میگم:بیدار شید وگرنه...
بعد از پاهاشون میگیرم و رو زمین میکشمشون ب سمت راهرو
✞♡باکاااااااااا
بعد بلند میشن و میرن لباس بپوشن
_زود باشین!من صبحونه آماده میکنم
بعد از صبحونه رفتیم سمت مافیا بندر و از شانس گندمون جلسه داشتیم.
موری سان:نیم ساعت دیر کردین!
من:ببخشید موری سان!باید دخترا رو بیدار میکردم
موری سان چشماشو میمیماله و میگه:از دست شما خواهر برادرا!
(الیز چان وارد میشود)
موری سان:اوه الیز چان!خوش اومدی
بعد میره سمت کرومی و بهش میگه:ازت خوشم میاد...شما دوتا میتونین بامن بازی کنین؟
موری سان:دازای...خواهرات میتونن اینجا مواظب الیز چان باشن...بجاش برات ی مأموریت دارم
_اوه حتما!
____________
(از زبان کرومی)
♡الیز چان!ما میخوایم بریم
الیز:اوه نههههههه
✞ولی ما باید برگردیم خونه
الیز:فردا بازم بامن بازی میکنید؟
♡✞بهت قول نمیدیم ولی اگه بتونیم میایم.
موری سان:دیگه میتونید برید
آخیییششش...
بالاخره برمیگردیم...
الیز چان انقدر خستم کرده ک میتونم ۱سال کامل بخوابم...
______________
ببخشید اگ بد شد🥲
ساعت ۷:۳۰ از خواب بیدار میشم و میرم تا صبونه آماده کنم.
بعد هم میرم تا دخترا رو از خواب بیدار کنم:بیدار شید!دیره
✞نمیخواااممم
♡نمیخواااممم
بعد پتو رو از روشون میکشم و میگم:بیدار شید وگرنه...
بعد از پاهاشون میگیرم و رو زمین میکشمشون ب سمت راهرو
✞♡باکاااااااااا
بعد بلند میشن و میرن لباس بپوشن
_زود باشین!من صبحونه آماده میکنم
بعد از صبحونه رفتیم سمت مافیا بندر و از شانس گندمون جلسه داشتیم.
موری سان:نیم ساعت دیر کردین!
من:ببخشید موری سان!باید دخترا رو بیدار میکردم
موری سان چشماشو میمیماله و میگه:از دست شما خواهر برادرا!
(الیز چان وارد میشود)
موری سان:اوه الیز چان!خوش اومدی
بعد میره سمت کرومی و بهش میگه:ازت خوشم میاد...شما دوتا میتونین بامن بازی کنین؟
موری سان:دازای...خواهرات میتونن اینجا مواظب الیز چان باشن...بجاش برات ی مأموریت دارم
_اوه حتما!
____________
(از زبان کرومی)
♡الیز چان!ما میخوایم بریم
الیز:اوه نههههههه
✞ولی ما باید برگردیم خونه
الیز:فردا بازم بامن بازی میکنید؟
♡✞بهت قول نمیدیم ولی اگه بتونیم میایم.
موری سان:دیگه میتونید برید
آخیییششش...
بالاخره برمیگردیم...
الیز چان انقدر خستم کرده ک میتونم ۱سال کامل بخوابم...
______________
ببخشید اگ بد شد🥲
۲.۰k
۱۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.