عشق در نفرت
p13
$حالت خوبه؟
برگشتم سمتش دیدم میلی با نگرانی جلوم وایساده پاشدم اشکامو پاک کردم..
$چقد بت گفتم سر به سرشون نزار اخههه
+میلیااا..توروخدا تو دیگه چیزی نگو
$تو هیچی از این مدرسه نمیدونی نه؟
+بدتر از این¿
&بشین ببینم
دستمو گرفت نشوند روی جعبه ها خودشم نشست پیشم
$خب بزار بهت بگم اونا..
+بااین چیکار کنم؟
$فقط خفه شو گوش کن😤
+با..باشه
$جئون جونگ کوک،کیم تهیونگ،پارک جیمین این سه تا دوستای خیلی صمیمی هستن خونواده هاشون پولدار ترین خانواده ها و سرسناس ترینان مخصوصا خونواده کیم تهیونگ اون از همشون پولدار تره
+خب که چی
$خفههه...کراشای مدرسن همه ازشون حساب میبرن اگه کاری کنی که اونا دوس نداشه باشن روزگارتو سیاه میکنن بچه های کلاس انقد دوسشون دارن که هرکی بشون چپ نگا کردو اذیت میکنن مث تو
+یاا
$گفتم خفه..مامان جئون جونگ کوک مدیر این مدرسست
+هاااا مدیر مدرسههع
$مگه نمیگم خفهههه...اره مدیر مدرسس خانومه کیم که معلم ورزشه مادر تهیونگه و معلم فیزیک،زیست،شیمی برادر ناتنی جونگ کوکه اسمش یونجونه اونم خیلی کراشه سن زیادیم نداره همسن ماست میگن انقد درسش خوب بوده جهشی خونده اون سه تا یه اکیپن زیر زمین مدرسه کلا واسه اوناس هرکیو بخوان اذیت کنن میرن اونجا و اتاق وی ای پی که داخل مدرسس پدر تهیونگ ساخت واسشون زنگای تفریح میرن اونجا نمره هاشونم همه A اگه زیاد دور ورشون باشی بدتر از اینا سرت میاد
+فردا امتحان زیست داریم🥱
$یااا فهمیدی چی گفتمم
+اوم ممنون از توضیحات خستم میرم اتاقم
$اوی وایسا..با...این لباس؟؟
تازه یادم افتاد لباسم پارست
$خب حداقل زیپتو ببند
+باشه خدافظ بعدا میبینمت
$خدافظ
از میلی خدافظی کردم رفتم بیرون از پله ها رفتم پایین ....بالاحره رسیدم درو باز کردم رفتم تو که دیدم....
$حالت خوبه؟
برگشتم سمتش دیدم میلی با نگرانی جلوم وایساده پاشدم اشکامو پاک کردم..
$چقد بت گفتم سر به سرشون نزار اخههه
+میلیااا..توروخدا تو دیگه چیزی نگو
$تو هیچی از این مدرسه نمیدونی نه؟
+بدتر از این¿
&بشین ببینم
دستمو گرفت نشوند روی جعبه ها خودشم نشست پیشم
$خب بزار بهت بگم اونا..
+بااین چیکار کنم؟
$فقط خفه شو گوش کن😤
+با..باشه
$جئون جونگ کوک،کیم تهیونگ،پارک جیمین این سه تا دوستای خیلی صمیمی هستن خونواده هاشون پولدار ترین خانواده ها و سرسناس ترینان مخصوصا خونواده کیم تهیونگ اون از همشون پولدار تره
+خب که چی
$خفههه...کراشای مدرسن همه ازشون حساب میبرن اگه کاری کنی که اونا دوس نداشه باشن روزگارتو سیاه میکنن بچه های کلاس انقد دوسشون دارن که هرکی بشون چپ نگا کردو اذیت میکنن مث تو
+یاا
$گفتم خفه..مامان جئون جونگ کوک مدیر این مدرسست
+هاااا مدیر مدرسههع
$مگه نمیگم خفهههه...اره مدیر مدرسس خانومه کیم که معلم ورزشه مادر تهیونگه و معلم فیزیک،زیست،شیمی برادر ناتنی جونگ کوکه اسمش یونجونه اونم خیلی کراشه سن زیادیم نداره همسن ماست میگن انقد درسش خوب بوده جهشی خونده اون سه تا یه اکیپن زیر زمین مدرسه کلا واسه اوناس هرکیو بخوان اذیت کنن میرن اونجا و اتاق وی ای پی که داخل مدرسس پدر تهیونگ ساخت واسشون زنگای تفریح میرن اونجا نمره هاشونم همه A اگه زیاد دور ورشون باشی بدتر از اینا سرت میاد
+فردا امتحان زیست داریم🥱
$یااا فهمیدی چی گفتمم
+اوم ممنون از توضیحات خستم میرم اتاقم
$اوی وایسا..با...این لباس؟؟
تازه یادم افتاد لباسم پارست
$خب حداقل زیپتو ببند
+باشه خدافظ بعدا میبینمت
$خدافظ
از میلی خدافظی کردم رفتم بیرون از پله ها رفتم پایین ....بالاحره رسیدم درو باز کردم رفتم تو که دیدم....
۱۰.۰k
۱۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.