(دختری با شاخای مشکی پارت 25)
آنیا: خب آقای هندرسون داشت منو میبوسید
آقای هندرسون: این کار اشتباهه از ممتاز مدرسمون انتظار نداشتم
آنیا: ببخشید
آقای هندرسون: به هردوتون ی مدال تونیتروس میدم
دوتاشون رفتن بیرون
آنیا: چرا دست از سر آنیا برنمیداری ها؟
دنیل: آخه چون عاشقتم
آنیا: مگه من چه گناهی کردم گیر تو افتادم(با گریه)
بعد آنیا داشت فرار میکرد که خورد به دامیان
دامیان: آخ کیه؟ آنیا تویی چرا داری گریه میکنی؟
آنیا: بیا تا آنیا برات تعریف کنه
دامیان: باشه
درحال تعریف کردن...
دامیان: چی الان میرم حسابشو میرسم
آنیا: نه دامیان وایسا
دامیان: پسره ی عوضی با آنیا چیکار کردی؟
دامیان میخواست که ی سیلی دیگه به دنیل بزنه که آنیا دست دامیانو میگیره
آنیا: تروخدا نکن اگه بزنیش مدال تونیتروس میگیری
دامیان: راست میگی اما دیگه به آنیا نزدیک نمیشی
دنیل: خی.. خیله..... خیله خب
دامیان: آنیا دیگه تنهات نمیزارم هرجا بری دنبالت میام
آنیا: باشه
آنیا هرجا رفت دامیان دنبالش رفت
آنیا: میخوام برم دستشویی اینجام میخوای بیای؟
دامیان: نه نه برو
آنیا: اوکی
خب بچه ها خماری😁
آقای هندرسون: این کار اشتباهه از ممتاز مدرسمون انتظار نداشتم
آنیا: ببخشید
آقای هندرسون: به هردوتون ی مدال تونیتروس میدم
دوتاشون رفتن بیرون
آنیا: چرا دست از سر آنیا برنمیداری ها؟
دنیل: آخه چون عاشقتم
آنیا: مگه من چه گناهی کردم گیر تو افتادم(با گریه)
بعد آنیا داشت فرار میکرد که خورد به دامیان
دامیان: آخ کیه؟ آنیا تویی چرا داری گریه میکنی؟
آنیا: بیا تا آنیا برات تعریف کنه
دامیان: باشه
درحال تعریف کردن...
دامیان: چی الان میرم حسابشو میرسم
آنیا: نه دامیان وایسا
دامیان: پسره ی عوضی با آنیا چیکار کردی؟
دامیان میخواست که ی سیلی دیگه به دنیل بزنه که آنیا دست دامیانو میگیره
آنیا: تروخدا نکن اگه بزنیش مدال تونیتروس میگیری
دامیان: راست میگی اما دیگه به آنیا نزدیک نمیشی
دنیل: خی.. خیله..... خیله خب
دامیان: آنیا دیگه تنهات نمیزارم هرجا بری دنبالت میام
آنیا: باشه
آنیا هرجا رفت دامیان دنبالش رفت
آنیا: میخوام برم دستشویی اینجام میخوای بیای؟
دامیان: نه نه برو
آنیا: اوکی
خب بچه ها خماری😁
۲.۵k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.