کس نبود که برایم فال قهوه بگیرد؛
کس نبود که برایم فال قهوه بگیرد؛
و نداند که تو محبوب منی.
کس نبود که خطوط دستانام را بخواند؛
و حروف چهارگانهی نامات را کشف نکند.
[هر کس فال مرا گرفت، متوجه شد که تو محبوب منی؛
و هر کس خطوط کف دستام را خواند، نام تو را کشف کرد.]
هر چیزی را میتوان دروغ انگاشت،
جز رایحهی زنی را که دوست داریم.
هر چیزی را میتوان پنهان کرد،
جز قدمهای زنی را که در درون ما راه میرود.
در بارهی هر چیزی میتوان امّا و اگر آورد،
جز در خصوص مادینگی تو...
و نداند که تو محبوب منی.
کس نبود که خطوط دستانام را بخواند؛
و حروف چهارگانهی نامات را کشف نکند.
[هر کس فال مرا گرفت، متوجه شد که تو محبوب منی؛
و هر کس خطوط کف دستام را خواند، نام تو را کشف کرد.]
هر چیزی را میتوان دروغ انگاشت،
جز رایحهی زنی را که دوست داریم.
هر چیزی را میتوان پنهان کرد،
جز قدمهای زنی را که در درون ما راه میرود.
در بارهی هر چیزی میتوان امّا و اگر آورد،
جز در خصوص مادینگی تو...
۹۶۸
۱۲ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.