( ادامه پارت 4)
( ادامه پارت 4)
اون ادمی که پشت در بود کسی نبود جز...
بومگیو: چی؟ اون اینجا چیکار میکنه؟ چرا این وقته شب اومده اینجا؟
تهیون: ... سلام! فک کنم نشناختیم نه؟ منم کانگ تهیون! هم کلاسیت تو مدرسه! دعوتم نمیکنی بیام تو؟
بومگیو: ...... سلام! نه شناختم! ببخشید مهمون دارم! خب حالا چیشده که اومدی اینجا؟ بازم اومدی مسخرم کنی؟ اگه برای اینکار اومدی لطفا الان انجامش نده الان واقعا حالم خوب نیس؛ یکیم میدونی از اون روزی که تو به بچها در باره ی زندگیم گفتی و اونا هر روز مسخرم میکنن چقد مدرسه اومدن برام سخته... کانگ تهیون؟
نیکی: بومگیووو؛ کجایی پس؟ کیه؟
بومگیو : کسی نیس تو شامتو بخور من اومدم؛
تهیون که خشکش زده بود گفت: . . .
اون ادمی که پشت در بود کسی نبود جز...
بومگیو: چی؟ اون اینجا چیکار میکنه؟ چرا این وقته شب اومده اینجا؟
تهیون: ... سلام! فک کنم نشناختیم نه؟ منم کانگ تهیون! هم کلاسیت تو مدرسه! دعوتم نمیکنی بیام تو؟
بومگیو: ...... سلام! نه شناختم! ببخشید مهمون دارم! خب حالا چیشده که اومدی اینجا؟ بازم اومدی مسخرم کنی؟ اگه برای اینکار اومدی لطفا الان انجامش نده الان واقعا حالم خوب نیس؛ یکیم میدونی از اون روزی که تو به بچها در باره ی زندگیم گفتی و اونا هر روز مسخرم میکنن چقد مدرسه اومدن برام سخته... کانگ تهیون؟
نیکی: بومگیووو؛ کجایی پس؟ کیه؟
بومگیو : کسی نیس تو شامتو بخور من اومدم؛
تهیون که خشکش زده بود گفت: . . .
۲.۷k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.