Part 39
Part 39
ویو سو
قرار بود با اعضا جونگکوک رو سوپراز کنیم برای همین رفتیم خونش و تزئین کردیم بعد40 مین تموم شد و با جیهوپ و جین شروع به غذا درست کردن شدیم و بعد30مین کیک رسید و همه چیز اماده بود و جیمین به کوک زنگ زد:
جیمین:سلام کوک چطوری حالت خوبه
کوک:سلام خوبم.. مرسی ....امممم مشکلی پیش اومده
جیمین :اممم نه میخواستم بدونم کجایی داری میری خونه
کوک:اره دارم میرم ویسکی بگیرم و بعد برم مغازه سر کوچه خونمم
جیمین :اممم باشه پسسسس برو بای
کوک :بای (پایان مکالمه جیمین و کوک)
جیمین:بدویین سر کوچس الان میاد
سو: خب جیهوپ پرده هارو بکش..نامجون تو به چیزی دست نزن البته لطفا جین تو کیک رو بگیر و و برید قایم شید بدو بدو
ویو کوک
یه ویسکی بزرگ خریدم و رفتم خونه تا در رو باز کنم درو باز کردم و اومدم چراغ هارواومدم چراغهارو روشن کنم که از توی اتاق صدا اومد(نامجون عطسه کرد) یهو
همه:سوپرایز تولدت مبارک جونگکوک
(شروع به خوندن اواز تولد که نامجون چراغ رو روشن میکنه) بعد از ساعت ها......
ویو سو
قرار بود با اعضا جونگکوک رو سوپراز کنیم برای همین رفتیم خونش و تزئین کردیم بعد40 مین تموم شد و با جیهوپ و جین شروع به غذا درست کردن شدیم و بعد30مین کیک رسید و همه چیز اماده بود و جیمین به کوک زنگ زد:
جیمین:سلام کوک چطوری حالت خوبه
کوک:سلام خوبم.. مرسی ....امممم مشکلی پیش اومده
جیمین :اممم نه میخواستم بدونم کجایی داری میری خونه
کوک:اره دارم میرم ویسکی بگیرم و بعد برم مغازه سر کوچه خونمم
جیمین :اممم باشه پسسسس برو بای
کوک :بای (پایان مکالمه جیمین و کوک)
جیمین:بدویین سر کوچس الان میاد
سو: خب جیهوپ پرده هارو بکش..نامجون تو به چیزی دست نزن البته لطفا جین تو کیک رو بگیر و و برید قایم شید بدو بدو
ویو کوک
یه ویسکی بزرگ خریدم و رفتم خونه تا در رو باز کنم درو باز کردم و اومدم چراغ هارواومدم چراغهارو روشن کنم که از توی اتاق صدا اومد(نامجون عطسه کرد) یهو
همه:سوپرایز تولدت مبارک جونگکوک
(شروع به خوندن اواز تولد که نامجون چراغ رو روشن میکنه) بعد از ساعت ها......
۳.۲k
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.