تک پارتی تهیونگ
ته:(دکتر به ا/ت گفته بود زیاد پیاده روی کنه چون نزدیکای زایمان شه باید زیاد تحرک داشته باشه تا موقع زایمان زیاد دردش نیاد..از شانسم به بادیگاردا گفته بودم نیان دنبالم....مام داشتیم پیاده روی میکردیم*)
ته: پسرم قراره بدنیا بیاد..قربونش برم( کیوت بازی)
ا/ت:( خنده)
ته:( یهو توجهم به فردی جلب شد که نزدیکم میومد)
ا/ت: مواظب باش!..( پریدم جلوش)
ته: ا/تتتتتت...(بردمش بیمارستان)
*
دکتر: یه خبر بد و به خبر خوب..کدوم رو بگم
ته: پاهام سست شد*..فقط بگو
دکتر: خبر بد..بچتون بدنیا اومد..خبرخوب فقط شکم رو زخمی کرده بود اتفاقی واسه بچه نیوفتاد
ته: ببخشید نفهمیدم
دکتر: خود بچه بدنیا اومده یعنی با استفاده از زخم بدنیا نیومده
ته: اووو
دکتر: بله...میتونید برید اتاق
ته: مرسی دکتر*...سیلام بر بانوی زیبا..خوبی؟.. درد نداری؟
ا/ت: یکم..ولی خوبم..بیا پسرت رو بگیر*..تازه شیر خورد
ته:قربونت بشم من..نفسم..خوش اومدی..پرنس خوشگلم( گریه و خوشحالی)
ا/ت: اسمش رو وون بزاریم؟
ته: بزاریم..پارک کیم وون!
ته: پسرم قراره بدنیا بیاد..قربونش برم( کیوت بازی)
ا/ت:( خنده)
ته:( یهو توجهم به فردی جلب شد که نزدیکم میومد)
ا/ت: مواظب باش!..( پریدم جلوش)
ته: ا/تتتتتت...(بردمش بیمارستان)
*
دکتر: یه خبر بد و به خبر خوب..کدوم رو بگم
ته: پاهام سست شد*..فقط بگو
دکتر: خبر بد..بچتون بدنیا اومد..خبرخوب فقط شکم رو زخمی کرده بود اتفاقی واسه بچه نیوفتاد
ته: ببخشید نفهمیدم
دکتر: خود بچه بدنیا اومده یعنی با استفاده از زخم بدنیا نیومده
ته: اووو
دکتر: بله...میتونید برید اتاق
ته: مرسی دکتر*...سیلام بر بانوی زیبا..خوبی؟.. درد نداری؟
ا/ت: یکم..ولی خوبم..بیا پسرت رو بگیر*..تازه شیر خورد
ته:قربونت بشم من..نفسم..خوش اومدی..پرنس خوشگلم( گریه و خوشحالی)
ا/ت: اسمش رو وون بزاریم؟
ته: بزاریم..پارک کیم وون!
۱۴.۶k
۲۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.