عشق - زندگی :
آسان است برای من . . .
که خیابان ها را تا کنم و در چمدانی بگذارم
که صدای باران را به جز تو کسی نشود
آسان است به درخت انار بگویم ، انارش را خود به خانه من آورد
آسان است آفتاب را سه شبانه روز بی آب و دانه رها کنم
و روز ضعیف شده را ببینم که عصا زنان از آسمان خزر بالا می رود
آسان است که چه چه گنجشک را ببافم و پیراهن خوابت کنم
آسان برای من که به شهاب نومید فرمان دهم که به نقطه اولش برگردد
برای من آسان است که به نرمی آب ها سخن بگویم و دل صخره را بشکافم
آسان است ناممکن ها را ممکن شوم
و زمین در گوشم بگوید : بس کن رفیق !
اما آسان نیست که معنی مرگ را بدانم !
وقتی تو به زندگی آری گفته ای !
.
(شمس لنگرودی)
که خیابان ها را تا کنم و در چمدانی بگذارم
که صدای باران را به جز تو کسی نشود
آسان است به درخت انار بگویم ، انارش را خود به خانه من آورد
آسان است آفتاب را سه شبانه روز بی آب و دانه رها کنم
و روز ضعیف شده را ببینم که عصا زنان از آسمان خزر بالا می رود
آسان است که چه چه گنجشک را ببافم و پیراهن خوابت کنم
آسان برای من که به شهاب نومید فرمان دهم که به نقطه اولش برگردد
برای من آسان است که به نرمی آب ها سخن بگویم و دل صخره را بشکافم
آسان است ناممکن ها را ممکن شوم
و زمین در گوشم بگوید : بس کن رفیق !
اما آسان نیست که معنی مرگ را بدانم !
وقتی تو به زندگی آری گفته ای !
.
(شمس لنگرودی)
۲.۲k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.