زندگی من ⁦☆⁩

زندگی من ⁦☆⁩
My life☆
[Part10]

[پرش زمان به بعد از فیلم]

&ساعت ۳ صبه چیکار کنیم؟

ویوی ا/ت
الان زمانی بود که باید این قضییه رو تموم کنم فقط با یه حرکت راحت میشم

+جی هو

//ب

+(حرفشو غط کرد و بوسیدش )

&(در گوش تهیونگ ) حالم بهم خورد

-منم

//ا/ت جونم من میرم خونه

+باشه برو خدافظ

//خدافظظظ

& بالاخره رفت

-هوم

+(چشم غره)[قره؟]

[پرش زمان به فردا]

ا/ت ویو
از خواب پاشدم و کارای لازمو انجام دادم
رفتم و صبحوبه خوردم
بعدم رفتم سریال دیدم

جونگ کوک ویو
رفتم تو اتاق ا/ت دیدم خوابه الان بهترین فرصت بود برای اینکه نقشمونو عملی کنیم
به دوستم زنگ زدم و گفتم میخوام چیکار کنم اونم قبول کرد
گوشی ا/ت رو برداشتمو به جی هو پیام دادم

چتشون:
+سلام

//سلام

+حوصلم سر رفته بریم بیرون؟؟؟

//بریم کجا؟

+هرجا تو بگی

//اوکی پس ساعت شیش به این آدرسی که فرستادم بیا

+باشه

کوک ویو
به دوستم آدرسو دادم

جی هو ویو
میدونستم ...