بار دیگر عشق پارت ۲
آ.ت : وقتی از دفتر رییس اومدم بیرون ناگهان شماره ناشناسی بهم زنگ زد
یک زره به صفحه گوشیم خیره شدم !!
اینکه شماره تلفنش آشنا نیست
ولی برداشتم صداش آشنا بود ...
همون آقائه بود گفت سلام گفتم چی میخوای ؟؟
گفت میخوای ی دیت بریم ؟؟
گفتم نه چرا باید با مرد غریبه برم دیت !!
گفت پشیمون میشیااا
گفتم آخه نمیدونم کیستی ؟؟
گفت واقعا که !!
و قطع کرد
تعجب کردم و اهمیتی ندادم و به کارم ادامه دادم.
( 8 شب )
ا/ت : شیفتم به پایان رسید و وسایلم و جمع کردم و با
( کیم نینا هست ولی بهش میگم نینا )
رفتیم خونمون اون میخواست خونمون بمونه پس قبلش رفتیم دم در خونش تا وسایلش رو جمع کنه و بعد بریم خونم
( ساعت ۱۲ شب )
من و نینا با لباس راحتی رو مبل نشسته بودیم و من راجب اون مرد داشتم حرف میزدم که یهو یکی بهم مسیج داد
کیهههه ؟؟؟
نوشته بود منم جیهوپ
گفتم شما ؟؟
گفت همون مرده !!
سریع بلاکش کردم و جوابشم ندادم
نینا گفت دیوونه چرا جوابشو ندادی ؟؟
گفتم میترسم
گفت چرا ؟؟؟
گفتم من ۱۲ سالم بود و ی دوست داشتم که پسر بود اسمش جونگ بود من عاشقش بود و اونم همینطور تا که دیدم ی روز با یکی دیگه گرم گرفته و من خیلی ناراحت شدم و دیگه به کسی اعتماد نمیکنم !!!
نینا گفت : خیلی خری واقعا 🤣🤣🤣
منم با ناله گفتم مگه چیه شکست عشقی خوردم 😕😕
گفت : کی رو از دست دادی 😐😐
ادامه پارت بعد 💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
یک زره به صفحه گوشیم خیره شدم !!
اینکه شماره تلفنش آشنا نیست
ولی برداشتم صداش آشنا بود ...
همون آقائه بود گفت سلام گفتم چی میخوای ؟؟
گفت میخوای ی دیت بریم ؟؟
گفتم نه چرا باید با مرد غریبه برم دیت !!
گفت پشیمون میشیااا
گفتم آخه نمیدونم کیستی ؟؟
گفت واقعا که !!
و قطع کرد
تعجب کردم و اهمیتی ندادم و به کارم ادامه دادم.
( 8 شب )
ا/ت : شیفتم به پایان رسید و وسایلم و جمع کردم و با
( کیم نینا هست ولی بهش میگم نینا )
رفتیم خونمون اون میخواست خونمون بمونه پس قبلش رفتیم دم در خونش تا وسایلش رو جمع کنه و بعد بریم خونم
( ساعت ۱۲ شب )
من و نینا با لباس راحتی رو مبل نشسته بودیم و من راجب اون مرد داشتم حرف میزدم که یهو یکی بهم مسیج داد
کیهههه ؟؟؟
نوشته بود منم جیهوپ
گفتم شما ؟؟
گفت همون مرده !!
سریع بلاکش کردم و جوابشم ندادم
نینا گفت دیوونه چرا جوابشو ندادی ؟؟
گفتم میترسم
گفت چرا ؟؟؟
گفتم من ۱۲ سالم بود و ی دوست داشتم که پسر بود اسمش جونگ بود من عاشقش بود و اونم همینطور تا که دیدم ی روز با یکی دیگه گرم گرفته و من خیلی ناراحت شدم و دیگه به کسی اعتماد نمیکنم !!!
نینا گفت : خیلی خری واقعا 🤣🤣🤣
منم با ناله گفتم مگه چیه شکست عشقی خوردم 😕😕
گفت : کی رو از دست دادی 😐😐
ادامه پارت بعد 💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
۹۹۵
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.