پارت ۴ قسمت اول
پارت ۴ قسمت اول
جونگ کوک ویو
____________________
مدت ها بود همچین حسی نداشتم دلم براش تنگ شده بود خیلی زیاد
ولی کسی ترک شده من بودم به خودم قولذدادم فقط یه بوسه و بعد کارمو شروع کنم
بعد از چند مین ولش کردم...صورتش خیس از اشک بود....بدون توجه بهش از اتاق خارج شدمو در رو قفل کردم....بیرون که رفتم با لیا چشم تو چشم شدم.....لیا یه وسیله بود برای آظار ا.ت....خودشم خیلی خوب اینو میدونست ولی هنوزم بهم میچسبید حتی با اینکه بهش گفتم که فقط جلوی ا.ت نقش بازی کنه
لیا:عزیزم حال این دختره چطوره(کلن حرفاش با اشوه هستش)
_:این دختره اسم داره...ا.ت....ا.ت....سعی کن بهش احترام بزاری
لیا:عزیزم اون تورو لو داده چرا ازش دفاع میکنی
_:اونم ترسیده و همچین کاری کرده... این دلیل نمیشه که عاشقش نباشم
واقعا میدونم خیلی کم بود اینو هم به بدبختی نوشتم رشتم خیلی سخته چ نمیتونم به این راحتیا پست بزارم.....ولی تلاش خودم رو میکنم
مرسی بابت حمایتتون🤍✨
جونگ کوک ویو
____________________
مدت ها بود همچین حسی نداشتم دلم براش تنگ شده بود خیلی زیاد
ولی کسی ترک شده من بودم به خودم قولذدادم فقط یه بوسه و بعد کارمو شروع کنم
بعد از چند مین ولش کردم...صورتش خیس از اشک بود....بدون توجه بهش از اتاق خارج شدمو در رو قفل کردم....بیرون که رفتم با لیا چشم تو چشم شدم.....لیا یه وسیله بود برای آظار ا.ت....خودشم خیلی خوب اینو میدونست ولی هنوزم بهم میچسبید حتی با اینکه بهش گفتم که فقط جلوی ا.ت نقش بازی کنه
لیا:عزیزم حال این دختره چطوره(کلن حرفاش با اشوه هستش)
_:این دختره اسم داره...ا.ت....ا.ت....سعی کن بهش احترام بزاری
لیا:عزیزم اون تورو لو داده چرا ازش دفاع میکنی
_:اونم ترسیده و همچین کاری کرده... این دلیل نمیشه که عاشقش نباشم
واقعا میدونم خیلی کم بود اینو هم به بدبختی نوشتم رشتم خیلی سخته چ نمیتونم به این راحتیا پست بزارم.....ولی تلاش خودم رو میکنم
مرسی بابت حمایتتون🤍✨
۴۳.۱k
۰۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.