فیک عشق در خطر است پارت ۳۴
دکتر: ارباب جواب آزمایش ها مثبت در اومده یعنی اینا باهم هو خونی دارن مثل پدر پسر مادر پسر هست
لیا: هوم عالیه بهت قول داده بودم میتونی بری خب حالا. این سند های چیزایی که. گفتم بهت میدم کارتو عالی انجام دادی برو دیگه (سرد)
(خب اینجا مثل شب شده لیا همه رو دعوت کرده عمارتش یعنی خانواده اول و دوم شون میگم اینجا میگه البته اینجا شام رو خوردند تموم منتظره خبره لیا هستن ادامه فیک)
لیا: خب میدونم. الان همتون کنجکاو هستین خبر من چیه درباره ی کیه خب درباره عمو عمه تهیونگ جونگ کوک هست الان میگم
پدر بزرگ لیا: یعنی چی چه ربطی به عمو و عمه ات داره دختر
لیا: خب عمه یه پسر داشت دزدند هیچ نتونست پیداش کنه پسرش ۲ یا ۳ سالش بود چاله گونه داره خاله کم رنگ داره روی کف چیش تتو. ماه داره که ماله خانواده دوم ما هست یعنی خاندان جئون این رو ول کنین کوک هم دزده بودن یعنی تا الان با مادر پدر واقعی اش زندگی نمی کرده تا حالا دهنشو بست بود اونا هم فکر کردن هیچی یادش نیست اینم یادشه که اونا این تتو رو بهش نزدن رسم خانواده ما اینه تا بچه به دنیا میاد ۴ روزش شد تتو بزنیم یه لحظه نگاه کنین کوک چاله گونه داره خاله کم رنگ داره روی کف سمت چیش تتو ماه داره اونم دقیقا ۳ سالش بود دزده شده من شک کردم برای اینکه مطمئن باشم دیشب چندتا تار مو از عمه و چند تا از کوک بهشون گرفتم. تا آزمایش بگیرم جوابش اومد حالا حدس بزنین منفی یا مثبت هست
عمه: من میگم این پسره منه حسش میکنم
لیا: آفرین عمه اینم پسرتون یه پسره گم شده خاندان جئون جونگ کوک هست که من پیداش کردم میتونین خودتون کف چیش تتو ماه داره نگاه کنین
عمه: پسرم کوک کجا بودی نمیدونی منو بابات دنبالت گشتیم. جونگ کوکم پسرم عزیزم نمی. خوای پسرمون بغل کنی هنوزم همون بوی رو میدی لیا جون عمه مرسی خدایا شکرت بعد چند سال پسرم بهم دادی لیا اگه تو نبودی هیچ وقت به پسرم نمی رسیدم (گریه 😭)
شوهر عمه: پسره عزیزم دلم برات تنگ شده بود قربونت برم دیگه هیچ وقت ما رو تنها نزار (گریه 😭)
کوک: مامان بابا منم دلم براتون تنگ شده بود واقعا هیچ وقت فکر نمی کردم بتونم مامان بابای واقعی خودمو بغل کنم مرسی لیا ازت خیلی ممنونم مامان توهم هنوز بوی بهشت میدی بابا من دیگه اصلا هیچ جا نمیرم (گریه 😭)
لیا: ایشش بسه خب میرسیم به عمو و تهیونگ خلاصه بگم عمو وقتی ۳ سالش بود دزدند تهیونگ ام وقتی ۳ سالش بود دزدند نگاه زندگی ایش عین کوکه تهیونگ روی کف سمت راستش تتو خورشید داره که ماله خاندان اول ماست یعنی خاندان کیم واسه همین دیشب از تهیونگ عمو آزمایش گرفتم مثبت در اومد اینم پسره گم شده خاندان کیم تهیونگ بفرما
زن عمو: پسرم بیا بغلم
تهیونگ: مامان بابا خدایا ممنونم که مامان بابای واقعی خودم برسم
لیا: هوم عالیه بهت قول داده بودم میتونی بری خب حالا. این سند های چیزایی که. گفتم بهت میدم کارتو عالی انجام دادی برو دیگه (سرد)
(خب اینجا مثل شب شده لیا همه رو دعوت کرده عمارتش یعنی خانواده اول و دوم شون میگم اینجا میگه البته اینجا شام رو خوردند تموم منتظره خبره لیا هستن ادامه فیک)
لیا: خب میدونم. الان همتون کنجکاو هستین خبر من چیه درباره ی کیه خب درباره عمو عمه تهیونگ جونگ کوک هست الان میگم
پدر بزرگ لیا: یعنی چی چه ربطی به عمو و عمه ات داره دختر
لیا: خب عمه یه پسر داشت دزدند هیچ نتونست پیداش کنه پسرش ۲ یا ۳ سالش بود چاله گونه داره خاله کم رنگ داره روی کف چیش تتو. ماه داره که ماله خانواده دوم ما هست یعنی خاندان جئون این رو ول کنین کوک هم دزده بودن یعنی تا الان با مادر پدر واقعی اش زندگی نمی کرده تا حالا دهنشو بست بود اونا هم فکر کردن هیچی یادش نیست اینم یادشه که اونا این تتو رو بهش نزدن رسم خانواده ما اینه تا بچه به دنیا میاد ۴ روزش شد تتو بزنیم یه لحظه نگاه کنین کوک چاله گونه داره خاله کم رنگ داره روی کف سمت چیش تتو ماه داره اونم دقیقا ۳ سالش بود دزده شده من شک کردم برای اینکه مطمئن باشم دیشب چندتا تار مو از عمه و چند تا از کوک بهشون گرفتم. تا آزمایش بگیرم جوابش اومد حالا حدس بزنین منفی یا مثبت هست
عمه: من میگم این پسره منه حسش میکنم
لیا: آفرین عمه اینم پسرتون یه پسره گم شده خاندان جئون جونگ کوک هست که من پیداش کردم میتونین خودتون کف چیش تتو ماه داره نگاه کنین
عمه: پسرم کوک کجا بودی نمیدونی منو بابات دنبالت گشتیم. جونگ کوکم پسرم عزیزم نمی. خوای پسرمون بغل کنی هنوزم همون بوی رو میدی لیا جون عمه مرسی خدایا شکرت بعد چند سال پسرم بهم دادی لیا اگه تو نبودی هیچ وقت به پسرم نمی رسیدم (گریه 😭)
شوهر عمه: پسره عزیزم دلم برات تنگ شده بود قربونت برم دیگه هیچ وقت ما رو تنها نزار (گریه 😭)
کوک: مامان بابا منم دلم براتون تنگ شده بود واقعا هیچ وقت فکر نمی کردم بتونم مامان بابای واقعی خودمو بغل کنم مرسی لیا ازت خیلی ممنونم مامان توهم هنوز بوی بهشت میدی بابا من دیگه اصلا هیچ جا نمیرم (گریه 😭)
لیا: ایشش بسه خب میرسیم به عمو و تهیونگ خلاصه بگم عمو وقتی ۳ سالش بود دزدند تهیونگ ام وقتی ۳ سالش بود دزدند نگاه زندگی ایش عین کوکه تهیونگ روی کف سمت راستش تتو خورشید داره که ماله خاندان اول ماست یعنی خاندان کیم واسه همین دیشب از تهیونگ عمو آزمایش گرفتم مثبت در اومد اینم پسره گم شده خاندان کیم تهیونگ بفرما
زن عمو: پسرم بیا بغلم
تهیونگ: مامان بابا خدایا ممنونم که مامان بابای واقعی خودم برسم
۱۲.۰k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.