عاشق شدن part³⁷
تهیونگ:حالا راحت شدی
ا.ت:اره دلم خنک شد
تهیونگ:خوبه
کوک:امید وارم هیشکی باخبر نشه
ا.ت:نگران نباش
تهیونگ:امشب همینجا بمونید
ا.ت:من ک جایه دیگه ای ندارم حالا حالا ها پیشتم
کوک:میتونی بیای پیش من
ا.ت:ن تو برو پیش شینا
کوک:باشه پس خدافظ
ویو کوک
یعنی امشب این دو تا تنهان اگ چیزی بشه چی اوففف
خدافظی کردم و رفتم پیش شینا
ویو تهیونگ
ا.ت لباس نداشت یکی از تیشرتامو بهش دادم((اسلاید اول)) تا راحت باشه تیشرت و پوشید خیلی بهش میومد و خیلی کیوت شده بود
ویو ا.ت
یکی از تیشرتای ته رو پوشیدم و ....
ا.ت:خب من خیلی خستن کجا باید بخوابم
تهیونگ:تو اتاق من
ا.ت:چیییی؟
تهیونگ:چیزه آخه. اتاقای دیگ کثیفن
ا.ت:آها باشه پس من رو این میخوابم(اشاره ب کاناپه )
تهیونگ:اما...
ا.ت:اما و اگر نداره
تهیونگ:نمیشه جدی نمیشه
ا.ت:خیلیم میشه
تهیونگ:نمیشه
یهو دیدم تهیونگ پرید رو کاناپه
تهیونگ:من میخوام اینجا بخوابم
ا.ت:آخه.....
تهیونگ:و فیلم ببینم
هه فک کرده از من لجباز تره
ا.ت:منم همینجا رو زمین میخوابم
تهیونگ:ولی تخت ک خالیه
ا.ت:و فیلم میبینم باهات*😊
بعد خوابیدم رو زمین و پتو کشیدم رو خودم
ویو تهیونگ
دختره لجباز وایسا ببین چیکار کنم باهات
تهیونگ:ب ی شرط رو تخت میخوابم
ا.ت:چی؟؟
تهیونگ:این ک تو حکم منو ببری
ا.ت:هه من تو حکم رو دس ندارم بیا اصلا شرط ببندیم حتی راضیم سر این شرط ببندیم ک پیشت بخوابم
(فلش بک بعد بازی)
هه ا.ت باخته بود و داشت فشار میخورد ولی ب روش نمیآورد
ویو ا.ت
من چجوری باختم بهش وای خدا. سر چی شرط بستم اههههههههههه(داره فشار میخوره)
خب دیگ دختر قرار نیس چیزی بشه
ا.ت:اره دلم خنک شد
تهیونگ:خوبه
کوک:امید وارم هیشکی باخبر نشه
ا.ت:نگران نباش
تهیونگ:امشب همینجا بمونید
ا.ت:من ک جایه دیگه ای ندارم حالا حالا ها پیشتم
کوک:میتونی بیای پیش من
ا.ت:ن تو برو پیش شینا
کوک:باشه پس خدافظ
ویو کوک
یعنی امشب این دو تا تنهان اگ چیزی بشه چی اوففف
خدافظی کردم و رفتم پیش شینا
ویو تهیونگ
ا.ت لباس نداشت یکی از تیشرتامو بهش دادم((اسلاید اول)) تا راحت باشه تیشرت و پوشید خیلی بهش میومد و خیلی کیوت شده بود
ویو ا.ت
یکی از تیشرتای ته رو پوشیدم و ....
ا.ت:خب من خیلی خستن کجا باید بخوابم
تهیونگ:تو اتاق من
ا.ت:چیییی؟
تهیونگ:چیزه آخه. اتاقای دیگ کثیفن
ا.ت:آها باشه پس من رو این میخوابم(اشاره ب کاناپه )
تهیونگ:اما...
ا.ت:اما و اگر نداره
تهیونگ:نمیشه جدی نمیشه
ا.ت:خیلیم میشه
تهیونگ:نمیشه
یهو دیدم تهیونگ پرید رو کاناپه
تهیونگ:من میخوام اینجا بخوابم
ا.ت:آخه.....
تهیونگ:و فیلم ببینم
هه فک کرده از من لجباز تره
ا.ت:منم همینجا رو زمین میخوابم
تهیونگ:ولی تخت ک خالیه
ا.ت:و فیلم میبینم باهات*😊
بعد خوابیدم رو زمین و پتو کشیدم رو خودم
ویو تهیونگ
دختره لجباز وایسا ببین چیکار کنم باهات
تهیونگ:ب ی شرط رو تخت میخوابم
ا.ت:چی؟؟
تهیونگ:این ک تو حکم منو ببری
ا.ت:هه من تو حکم رو دس ندارم بیا اصلا شرط ببندیم حتی راضیم سر این شرط ببندیم ک پیشت بخوابم
(فلش بک بعد بازی)
هه ا.ت باخته بود و داشت فشار میخورد ولی ب روش نمیآورد
ویو ا.ت
من چجوری باختم بهش وای خدا. سر چی شرط بستم اههههههههههه(داره فشار میخوره)
خب دیگ دختر قرار نیس چیزی بشه
۷.۰k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.