--
--
لطفا دوستانتان را به خواندن این نوشته دعوت کنید.
🔴 🔴
به آنان که رای نمیدهند!
مهرداد قربانی
@miantitr
انتخاب یا انتصاب، تاثیر یا تائید، حضور یا تحریم و بسیار از این دست، کلمات و معانی مقابل و چالشبرانگیزی هستند که در روزهای منتهی به انتخابات، بالاترین سطح از بحثها را به خود اختصاص میدهند. گفتمانی که بعضا هر طرف، حق را کاملا به جانب خویش میداند و آنچنان از یک موضع دفاع میکند که گویی این طرف فقط گوینده است و گوشی برای شنیدن نیست. و پس از اتمام گفتگو هیچیک تغییری در نگاهشان ایجاد نشده و طرف مقابل را محکوم به تعصب نابجا و یا عدم آگاهی میکنند. کاش یک بار بدون گارد بسته حرفهای یکدیگر را بشنویم. و البته به شرط آنکه گفتگوها با محوریت آنچه برای طرف مقابل نیز موضوع به حساب میآید و به صورت مشخص به سوالات و دغدغههای ایشان پاسخ دهد، باشد.
در این نوشتار تلاش میشود تا به چند دلیل از دلایل افرادی که تمایل به حضور در انتخابات ندارند پرداخته شود و آنچه باعث میشود تا آنانکه معتقد به حضور در انتخاباتاند، آن دلایل را دلیل موجهی برای عدم حضوردر پای صندوق رای نداند، مورد بررسی قرار گیرد.
ـ - ـ
✅
روحانی هم ازخودشان و مثل خودشان است!
این یکی از رایجترین پاسخهاییست که در قبال چرایی تصمیم برای عدم حضور در انتخابات شنیده میشود. کسانی که این جواب را رواج دادهاند (و نه آنانی که از این جواب استفاده میکنند) به احتمال فراوان خود بهتر از هرکس به تفاوت روحانی و باقی کاندیداها اشراف دارند و اصولا این جمله برای آنانی طرحریزی شده است که یا موضوع آنقدر برایشان حایز اهمیت نیست که به دنبال یافتن تفاوتها بروند، یا اینکه به آمار اعتقادی ندارند و یا یک بغض فروخورده، باعث میشود تا علیرغم آنکه به روشنی میدانند که این تفاوتها وجود دارد، اما سایهی این بغض (مانند حوادث 88) اجازهی پذیرش منطق طرف مقابل را ندهد. به عنوان مثال چه کسی میتواند تفاوتهای آشکار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنکی،هنری، موضوعات بینالملل و... در دولت روحانی و احمدینژاد را کتمان کند. و یا چه چیز میتواند باعث شود تا تصویر پیش رویمان از آیندهای با دولت روحانی را با رییسی و یار درصدی او قالیباف، یکی دانیم!؟ چه کسی گفتمان شهروند محور روحانی را با سیاست جبری رییسی یکی میداند و بسیار ازین دست...
ـ - ـ
✅
خودشان انتخاب کردهاند
در این بخش نیز دو نوع نگاه کاملا متفاوت وجود دارد. یکی اینکه خودشان انتخاب کردهاند و رای ما تاثیری ندارند و این نگاه معتقد است که رییسی انتخاب شدهای از پیش است و نگاه دیگر معتقد است که هیچگاه رییسجمهورِ تک دوره نداشتهایم و فرد از پیش انتخاب شده، روحانیست.
در وهلهی نخست باید گفت اگر اینچنین است، پس چرا نظام خود را متحمل چنین هزینهای میکند که به عنوان مثال در مناظرهای که اکثریت مردم ایران نظارهگر اتفاقات و جدلهای آن هستند، کاندیداها نه تنها به حیثت یکدیگر حمله میکنند که جملگی آبروی نظام را مورد حمله قرار میدهند. چرا بایست در چنین انتخاباتی فرمایشی اجازه داد تا در دورهی تبلیغات اینچنین بر هم و در اصل بر آبروی نظام تاخت شود؟ و آیا اینان که کاندیدا هستند و خود از بالاترین سطوح قدرت در نظاماند، خود خبر ندارند که در چنین بازی قرار گرفتهاند و ما میدانیم؟!؟
در وهلهی دوم اگر بر فرض محال، رییسی از پیش انتخاب شده باشد چرا حداقل پیام انتخاب و گزینهی انتخابی خود را به گوش متقلبین نرسانیم؟! چرا با عدم حضور خویش کاری کنیم که انتصاب رئیسی به جای تقلب با همان آرای موافقینش به صورت انتخاب انجام پذیرد و چنین ذهنیتی برای ایشان ایجاد شود که به واقع نمایندهی آرای مردماند. از سوی دیگر اگر قرار همان باشد که باز هم بر فرض محال که محال نیست، رییسجمهور سند دو دورهای داشته باشد، چرا با آرای خود به او در تصمیمگیری و چانهزنی برای استیفای حقوقمان قدرت ندهیم؟! ضمن اینکه حافظهی تاریخیمان شنبه 23 خرداد 88 را به ما یادآوری میکند که چهقدر اطمینان داشتیم که موسوی رییسجمهور خواهد شد...
ـ - ـ
✅
با رای خود به آنان که مخالفشان هستم مشروعیت نمیدهم!
بخشی از افرادی که تمایل به حضور در انتخابات ندارند، و از این عدم حضور خویش، به تحریم انتخابات یاد میکنند، بر این باورند که عدم حضور ایشان، حاکمیت را با بحران مشروعیت مواجه میکند. حال اینکه این عدم حضور تا به حال حاکمیت را با این چنین بحرانی مواجه نکرده است و چه بسا بدنهی قدرت نیز با آگاهی از اینکه در صورت حضور این افراد، رایشان به سبد طیف منتقد ریخته خواهد شد، خود برای تحریک
لطفا دوستانتان را به خواندن این نوشته دعوت کنید.
🔴 🔴
به آنان که رای نمیدهند!
مهرداد قربانی
@miantitr
انتخاب یا انتصاب، تاثیر یا تائید، حضور یا تحریم و بسیار از این دست، کلمات و معانی مقابل و چالشبرانگیزی هستند که در روزهای منتهی به انتخابات، بالاترین سطح از بحثها را به خود اختصاص میدهند. گفتمانی که بعضا هر طرف، حق را کاملا به جانب خویش میداند و آنچنان از یک موضع دفاع میکند که گویی این طرف فقط گوینده است و گوشی برای شنیدن نیست. و پس از اتمام گفتگو هیچیک تغییری در نگاهشان ایجاد نشده و طرف مقابل را محکوم به تعصب نابجا و یا عدم آگاهی میکنند. کاش یک بار بدون گارد بسته حرفهای یکدیگر را بشنویم. و البته به شرط آنکه گفتگوها با محوریت آنچه برای طرف مقابل نیز موضوع به حساب میآید و به صورت مشخص به سوالات و دغدغههای ایشان پاسخ دهد، باشد.
در این نوشتار تلاش میشود تا به چند دلیل از دلایل افرادی که تمایل به حضور در انتخابات ندارند پرداخته شود و آنچه باعث میشود تا آنانکه معتقد به حضور در انتخاباتاند، آن دلایل را دلیل موجهی برای عدم حضوردر پای صندوق رای نداند، مورد بررسی قرار گیرد.
ـ - ـ
✅
روحانی هم ازخودشان و مثل خودشان است!
این یکی از رایجترین پاسخهاییست که در قبال چرایی تصمیم برای عدم حضور در انتخابات شنیده میشود. کسانی که این جواب را رواج دادهاند (و نه آنانی که از این جواب استفاده میکنند) به احتمال فراوان خود بهتر از هرکس به تفاوت روحانی و باقی کاندیداها اشراف دارند و اصولا این جمله برای آنانی طرحریزی شده است که یا موضوع آنقدر برایشان حایز اهمیت نیست که به دنبال یافتن تفاوتها بروند، یا اینکه به آمار اعتقادی ندارند و یا یک بغض فروخورده، باعث میشود تا علیرغم آنکه به روشنی میدانند که این تفاوتها وجود دارد، اما سایهی این بغض (مانند حوادث 88) اجازهی پذیرش منطق طرف مقابل را ندهد. به عنوان مثال چه کسی میتواند تفاوتهای آشکار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنکی،هنری، موضوعات بینالملل و... در دولت روحانی و احمدینژاد را کتمان کند. و یا چه چیز میتواند باعث شود تا تصویر پیش رویمان از آیندهای با دولت روحانی را با رییسی و یار درصدی او قالیباف، یکی دانیم!؟ چه کسی گفتمان شهروند محور روحانی را با سیاست جبری رییسی یکی میداند و بسیار ازین دست...
ـ - ـ
✅
خودشان انتخاب کردهاند
در این بخش نیز دو نوع نگاه کاملا متفاوت وجود دارد. یکی اینکه خودشان انتخاب کردهاند و رای ما تاثیری ندارند و این نگاه معتقد است که رییسی انتخاب شدهای از پیش است و نگاه دیگر معتقد است که هیچگاه رییسجمهورِ تک دوره نداشتهایم و فرد از پیش انتخاب شده، روحانیست.
در وهلهی نخست باید گفت اگر اینچنین است، پس چرا نظام خود را متحمل چنین هزینهای میکند که به عنوان مثال در مناظرهای که اکثریت مردم ایران نظارهگر اتفاقات و جدلهای آن هستند، کاندیداها نه تنها به حیثت یکدیگر حمله میکنند که جملگی آبروی نظام را مورد حمله قرار میدهند. چرا بایست در چنین انتخاباتی فرمایشی اجازه داد تا در دورهی تبلیغات اینچنین بر هم و در اصل بر آبروی نظام تاخت شود؟ و آیا اینان که کاندیدا هستند و خود از بالاترین سطوح قدرت در نظاماند، خود خبر ندارند که در چنین بازی قرار گرفتهاند و ما میدانیم؟!؟
در وهلهی دوم اگر بر فرض محال، رییسی از پیش انتخاب شده باشد چرا حداقل پیام انتخاب و گزینهی انتخابی خود را به گوش متقلبین نرسانیم؟! چرا با عدم حضور خویش کاری کنیم که انتصاب رئیسی به جای تقلب با همان آرای موافقینش به صورت انتخاب انجام پذیرد و چنین ذهنیتی برای ایشان ایجاد شود که به واقع نمایندهی آرای مردماند. از سوی دیگر اگر قرار همان باشد که باز هم بر فرض محال که محال نیست، رییسجمهور سند دو دورهای داشته باشد، چرا با آرای خود به او در تصمیمگیری و چانهزنی برای استیفای حقوقمان قدرت ندهیم؟! ضمن اینکه حافظهی تاریخیمان شنبه 23 خرداد 88 را به ما یادآوری میکند که چهقدر اطمینان داشتیم که موسوی رییسجمهور خواهد شد...
ـ - ـ
✅
با رای خود به آنان که مخالفشان هستم مشروعیت نمیدهم!
بخشی از افرادی که تمایل به حضور در انتخابات ندارند، و از این عدم حضور خویش، به تحریم انتخابات یاد میکنند، بر این باورند که عدم حضور ایشان، حاکمیت را با بحران مشروعیت مواجه میکند. حال اینکه این عدم حضور تا به حال حاکمیت را با این چنین بحرانی مواجه نکرده است و چه بسا بدنهی قدرت نیز با آگاهی از اینکه در صورت حضور این افراد، رایشان به سبد طیف منتقد ریخته خواهد شد، خود برای تحریک
۴.۰k
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.