موقع عکس برداری
موقع عکس برداری
سپ:علی راست وایساااا
علی:راستم خووو
امیر:بچه راستش کجه چیکارش داری
سپ:تو ببند
امیر:بی اعصاب
علی:بابا سپ تشنمه
سپ:خفه تا عکس نگیرم نفس هم نباید بکشین
علی:بابا مگ از اسیر امام حسین نگه داری میکنی گلوم خشک شد
سپ:وایمیستی یا نهار هم نمیزارم بخورین
سعید:من بجاش گوه خوردم
سپ:کمته علی ببین به نیمرخ وایسا اره اها همینطوری...نخندددد
علی:بابا خندم میا😂
سپ:سعید لوله بنزینو بده
علی:اوکی بابا نمیخندم
سپ:خب تموم
علی:اخیییش گشنمه
میلاد:قرعه بندازم؟
امیر:نهههههه الان مث اون روز علی در میا میخواد بمون عن بچه بده بخوریم
سعید:دقیقا
علی:الدنگای لاشخور همونم از سرتون زیاده
سپ:همونی که این میگه
علی:سپ موقع نمازه
سپ:غلط نکن
علی:بیا خوبی کن
سپ:ببندین بریم موزیک ویدیو
جمع الحاضر:وااااااای
سپ:کوفت
میلاد:علی اون کت چرم تیغ تیغه سر چوب لباسیو بپوش
یاسینی:خارپشتم مگه
میلاد:عا
سعید:یعنی خارش پشتشه؟ مگه میشه😐
علی:سعید خفه شو با خار من چیکار داری😐
سعید:کی با خار تو بود😐
امیر:هیز بدبخت
میلاد:کودک ازار
*اشکان از اون ته*
اشکان:خار ندیده
علی:خار دزد
سپ:جمع کنید برید بخوابید اووردوز کردین
اشکان:#از.موتوری.جنس.نگیریم
میلاد:از ماشینی بگیریم
علی در خانه
یاسینی:مامان گشنمههههه
م.یاسینی:باز سپهر اسیرت کرده بت ابو غذا نداده؟
علی:بعلی
ب.یاسینی:بهتر یکم از وزنش کم شه
علی:ممنون
ب. یاسینی:خواهش:/
سپ:علی راست وایساااا
علی:راستم خووو
امیر:بچه راستش کجه چیکارش داری
سپ:تو ببند
امیر:بی اعصاب
علی:بابا سپ تشنمه
سپ:خفه تا عکس نگیرم نفس هم نباید بکشین
علی:بابا مگ از اسیر امام حسین نگه داری میکنی گلوم خشک شد
سپ:وایمیستی یا نهار هم نمیزارم بخورین
سعید:من بجاش گوه خوردم
سپ:کمته علی ببین به نیمرخ وایسا اره اها همینطوری...نخندددد
علی:بابا خندم میا😂
سپ:سعید لوله بنزینو بده
علی:اوکی بابا نمیخندم
سپ:خب تموم
علی:اخیییش گشنمه
میلاد:قرعه بندازم؟
امیر:نهههههه الان مث اون روز علی در میا میخواد بمون عن بچه بده بخوریم
سعید:دقیقا
علی:الدنگای لاشخور همونم از سرتون زیاده
سپ:همونی که این میگه
علی:سپ موقع نمازه
سپ:غلط نکن
علی:بیا خوبی کن
سپ:ببندین بریم موزیک ویدیو
جمع الحاضر:وااااااای
سپ:کوفت
میلاد:علی اون کت چرم تیغ تیغه سر چوب لباسیو بپوش
یاسینی:خارپشتم مگه
میلاد:عا
سعید:یعنی خارش پشتشه؟ مگه میشه😐
علی:سعید خفه شو با خار من چیکار داری😐
سعید:کی با خار تو بود😐
امیر:هیز بدبخت
میلاد:کودک ازار
*اشکان از اون ته*
اشکان:خار ندیده
علی:خار دزد
سپ:جمع کنید برید بخوابید اووردوز کردین
اشکان:#از.موتوری.جنس.نگیریم
میلاد:از ماشینی بگیریم
علی در خانه
یاسینی:مامان گشنمههههه
م.یاسینی:باز سپهر اسیرت کرده بت ابو غذا نداده؟
علی:بعلی
ب.یاسینی:بهتر یکم از وزنش کم شه
علی:ممنون
ب. یاسینی:خواهش:/
۱.۳k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.