م فیک:عشق اول دو دوست
م فیک:عشق اول دو دوست
P1
اسم دختر ها:مهدیه و شادلین
علامت ها :مهدیه:= شادلین:÷
اسم پسرها: جونگ کوک و شوگا
علامت ها: شوگا:& جونگ کوک:+
علامت راوی:[ ]
*ویو مهدیه*
(صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم روتینم و چند لقمه صبحونه خوردم ، لباس فرمم رو پوشیدم میکاپ ساده ای کردم چون میدونستم شادلین همیشه خواب میمونه پس بهش زنگ زدم )
بوقققق بوققققق [صدای زنگ زدن]
÷الو [خوابالو]
=پاشوووووووو تو چقدر میخوابی دختر(با داد)
÷یا خدااااااا *تلپ*[از تخت افتاد پایین]آخخخخ کمرم شکست میشه یکم آروم تر حرف بزنی گوشم کر شد
=بدو آماده شو نیم ساعت دیگه کلاس شروع میشه ها
÷باشه بابا الان آماده میشم
*ویو شادلین*
پاشدم و روتینم وانجام دادم و لباس فرمم رو پوشیدم و چند لقمه خوردم راه افتادم سمت مدرسه
[خب یه توضیحی بدم مهدیه و شادلین از کلاس اول باهم دوست هستن و الان سال اولی هستن و مثل خواهر میمونن]
ده دقیقه بعد
[از زبان راوی ]
شادلین رفت داخل کلاس و پیش مهدیه نسشت تا در مورد خوابش باهاش حرف بزنه
÷سلام
=سلام
÷مهدیه تو چرا انقدر مزاحم خوابای من هستی
=یااااا بد میکنم نمیزارم از کلاس جا بمونی
÷هعییی من از دست تو چیکار کنم
=حالا چه خوابی میدیدی؟
÷داشتم یه پسر خیلی جذاب رو میدیدم که منو اون داشتیم سر شیر موز دعوا میکردیم و یهو من پام سر خوردو داشتم میوفتادم وقتی داشتم اسمش رو میگفتم که تو بهم زنگ زدی بیشور همیشه مزاحم خواب های منی اههه
=حالا...........(مهدیه حرفش کامل نزد چون استا اومد داخل)
علامت استاد:^
علامت بچه ها: "
^خب بچه ها ما دوتا دانش آموز جدید داریم
"پسرن یا دختر
^خودتون متوجه میشین بیاین داخل
*فلش بک به موقعی که پسرا میمودن*
+وااااای هیونگ داره دیر میشه پاشوووو پیشی کوچولو
&اولا کوچولو خودتی دوما کوکی با شروع کردی من نمیام تو برو
+وای نمیشه هیونگ پارتی که نیس(پارتی پارتی یااا😂)
&اههههه باشه بابا
+خب من حاضرم بدووووووووو
&اومدم بریم
[رسیدن مدرسه]
+ببین اول تو برو تو بعد من اوکی
&باشه بابا چرا انقدر استرس داری😂
*پایان فلش بک*
*ویو مهدیه*
(داشتم با شاداین حرف میزدم که یهو استاد اومد و گفت که دانش آموز های جدید داریم)
÷مطمعنم که الان دوتا دخترن که........
"جیغغغغغغغغغغغغغ عرررررررررر
÷ = تاک چیو دوراییییییییی [هم زمان باهم،یه فش کره ایه که معنیش میشه خفه شو احمق]
"یعنی اون تارو نمیبینید چقدر جذابن🤤😵🥵[بچه خر ذوق شده😂]
یه لحظه برگشتم و به پسره نگاه کردم دیدم عرررر چقدر کراشهههه😱🤯
همینطوری نگاش میکردم که استاد گفت......
پایان
شرط ها ۲۰ تا لایک
P1
اسم دختر ها:مهدیه و شادلین
علامت ها :مهدیه:= شادلین:÷
اسم پسرها: جونگ کوک و شوگا
علامت ها: شوگا:& جونگ کوک:+
علامت راوی:[ ]
*ویو مهدیه*
(صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم روتینم و چند لقمه صبحونه خوردم ، لباس فرمم رو پوشیدم میکاپ ساده ای کردم چون میدونستم شادلین همیشه خواب میمونه پس بهش زنگ زدم )
بوقققق بوققققق [صدای زنگ زدن]
÷الو [خوابالو]
=پاشوووووووو تو چقدر میخوابی دختر(با داد)
÷یا خدااااااا *تلپ*[از تخت افتاد پایین]آخخخخ کمرم شکست میشه یکم آروم تر حرف بزنی گوشم کر شد
=بدو آماده شو نیم ساعت دیگه کلاس شروع میشه ها
÷باشه بابا الان آماده میشم
*ویو شادلین*
پاشدم و روتینم وانجام دادم و لباس فرمم رو پوشیدم و چند لقمه خوردم راه افتادم سمت مدرسه
[خب یه توضیحی بدم مهدیه و شادلین از کلاس اول باهم دوست هستن و الان سال اولی هستن و مثل خواهر میمونن]
ده دقیقه بعد
[از زبان راوی ]
شادلین رفت داخل کلاس و پیش مهدیه نسشت تا در مورد خوابش باهاش حرف بزنه
÷سلام
=سلام
÷مهدیه تو چرا انقدر مزاحم خوابای من هستی
=یااااا بد میکنم نمیزارم از کلاس جا بمونی
÷هعییی من از دست تو چیکار کنم
=حالا چه خوابی میدیدی؟
÷داشتم یه پسر خیلی جذاب رو میدیدم که منو اون داشتیم سر شیر موز دعوا میکردیم و یهو من پام سر خوردو داشتم میوفتادم وقتی داشتم اسمش رو میگفتم که تو بهم زنگ زدی بیشور همیشه مزاحم خواب های منی اههه
=حالا...........(مهدیه حرفش کامل نزد چون استا اومد داخل)
علامت استاد:^
علامت بچه ها: "
^خب بچه ها ما دوتا دانش آموز جدید داریم
"پسرن یا دختر
^خودتون متوجه میشین بیاین داخل
*فلش بک به موقعی که پسرا میمودن*
+وااااای هیونگ داره دیر میشه پاشوووو پیشی کوچولو
&اولا کوچولو خودتی دوما کوکی با شروع کردی من نمیام تو برو
+وای نمیشه هیونگ پارتی که نیس(پارتی پارتی یااا😂)
&اههههه باشه بابا
+خب من حاضرم بدووووووووو
&اومدم بریم
[رسیدن مدرسه]
+ببین اول تو برو تو بعد من اوکی
&باشه بابا چرا انقدر استرس داری😂
*پایان فلش بک*
*ویو مهدیه*
(داشتم با شاداین حرف میزدم که یهو استاد اومد و گفت که دانش آموز های جدید داریم)
÷مطمعنم که الان دوتا دخترن که........
"جیغغغغغغغغغغغغغ عرررررررررر
÷ = تاک چیو دوراییییییییی [هم زمان باهم،یه فش کره ایه که معنیش میشه خفه شو احمق]
"یعنی اون تارو نمیبینید چقدر جذابن🤤😵🥵[بچه خر ذوق شده😂]
یه لحظه برگشتم و به پسره نگاه کردم دیدم عرررر چقدر کراشهههه😱🤯
همینطوری نگاش میکردم که استاد گفت......
پایان
شرط ها ۲۰ تا لایک
۸.۶k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.