پارت ٧
تو افتادی تو بغل جیمنی و جیمن رو بوسیدی هردو تعجب کردین
ر رو یبغل جیمنی اومدی بیرون و بع د گفتی ببخشید فرار کردی
رفتی بیرون حياط با خودت گفتی لعنتی خاک تووسرت رفتی اون عوضییییییییی رو بوسیدی حالا چیکار کنم ابروم پيشه همه رفتتتت لعنتییی خدایاااا خودت کمکم کن
فکر جیمنین لعنتی لباش خیلی خوشمزه میخامش
زنگ خورد رفتی داخل کلاس اروم بودی هچی نمیگفتی که معلم دأشت درس میداد تو هواست نبود ازت سوال کرد نتونستی جواب بدی و جیمینی به جات جواب داد معلم گفت ا/ت هواست کجاش
تو گفتی هیچی استاد ببخشید و معلم بقیه درسشو دا
کلاس تموم شد تو و جیمنی واستی تون رو جمع کردین و رفتی بیرون با دوستت خدافزی کردی و رفتی سوار ماشین شدین
پدصگ سرأ راهن الکی پائين نرو
حالا رسیدن
رسیدین خؤنه تو و جیمین تو رفتی تو اتاقت لباسشتو در اوردی و رفتی یه دوش گرفتی بد رفتی پائين خدمتکار براتون شام درست کرد نشستین رو ی میز با هم شام خوردی
تو زود خوردی و میخاستی بری فرار کنی برای اتاق
جیمیمن گفت الکی فرار نکن گيره بنازم ولت نمیکنم
& خواهیم دید جیمنن غذا شو ول کرد و فرار کردی هی دنبالت میکرد میگفت واساااا 🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♀️
اخر جیمین تورو گرفت و برد تو اتاق بهت گفت گفتم میگیرمت تورو انداخت رو تخت و ادامه دارددددد بقیه فرداااا بخدا منو گایییدین ارواح عمتون بزارین استراحت کنم گناه دالم الان میخام یه داستان بنویسم در مورد اتنا و ستایش مرزر بخورید این بقیه اش فردا قؤل میدممم
ر رو یبغل جیمنی اومدی بیرون و بع د گفتی ببخشید فرار کردی
رفتی بیرون حياط با خودت گفتی لعنتی خاک تووسرت رفتی اون عوضییییییییی رو بوسیدی حالا چیکار کنم ابروم پيشه همه رفتتتت لعنتییی خدایاااا خودت کمکم کن
فکر جیمنین لعنتی لباش خیلی خوشمزه میخامش
زنگ خورد رفتی داخل کلاس اروم بودی هچی نمیگفتی که معلم دأشت درس میداد تو هواست نبود ازت سوال کرد نتونستی جواب بدی و جیمینی به جات جواب داد معلم گفت ا/ت هواست کجاش
تو گفتی هیچی استاد ببخشید و معلم بقیه درسشو دا
کلاس تموم شد تو و جیمنی واستی تون رو جمع کردین و رفتی بیرون با دوستت خدافزی کردی و رفتی سوار ماشین شدین
پدصگ سرأ راهن الکی پائين نرو
حالا رسیدن
رسیدین خؤنه تو و جیمین تو رفتی تو اتاقت لباسشتو در اوردی و رفتی یه دوش گرفتی بد رفتی پائين خدمتکار براتون شام درست کرد نشستین رو ی میز با هم شام خوردی
تو زود خوردی و میخاستی بری فرار کنی برای اتاق
جیمیمن گفت الکی فرار نکن گيره بنازم ولت نمیکنم
& خواهیم دید جیمنن غذا شو ول کرد و فرار کردی هی دنبالت میکرد میگفت واساااا 🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♂️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♀️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♀️
اخر جیمین تورو گرفت و برد تو اتاق بهت گفت گفتم میگیرمت تورو انداخت رو تخت و ادامه دارددددد بقیه فرداااا بخدا منو گایییدین ارواح عمتون بزارین استراحت کنم گناه دالم الان میخام یه داستان بنویسم در مورد اتنا و ستایش مرزر بخورید این بقیه اش فردا قؤل میدممم
۲۱.۵k
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.