پارت ۱۰ عشق لجباز من 💙💙💙
از زبان ./ ت = خیلی از اون دختره یا بهتر
بگم دختر خاله تهیونگ که هی چسبیده به تهیونگ بدم میاد همینطوری نشسته بودیم یهو دیدم خودشو لوس کرد رفت نشست روی پای تهیونگ ایی دختر چندش خوبه حالا میبینی دوست دختر داره اههه اصا به من چه و پاشدم از اونجا رفتم تو اتاق یهو بقض کردم وایییی نکنه عاشق استاد کیم شدم نههههه یهو دیدم صدای در میاد یکی داره در میزنه
_ کیه
+ منم ا/ت
_ بیا تو
اومد نشست کنارم واقعا حس خوبیه
+ حالت خوبه؟ چرا یهو جلوی خاله اومدی اینجا
_ هی اجوشی تو مگه رئیسمی که بهم دستور میدی خودت دوست دختر داری عوضی منو بازیچه دست خودت کردی از اولم میدونستم اینطوری تو هر روز با یکی ای منم مثل اونا گول میزنی که مثلا بیام نقش دوست دختر تو بازی کنم ( با داد )
یهو یکی زد زیر گوشم که پخش زمین شدم و بغضم ترکید و گریه کردم
+ م..من نمیخواستم ..
حرفشو نصفه گذاشت و بغلم کرد
+ متاسفم اروم باش اون دوست دخترم نیست فقط دختر خاله مه درسته من و اون از بچه گی باهم بزرگ شدیم و اون بعدا بهم گفت عاشقشمه و من شرایط و نداشتم که بخوام دوست دخترم شه
_ پس الان که داری چرا بهش نمیگی دوست دارم چرا این وسط من بدبختو وارد بازیت کردی اهههه اصلا به من چه من فقط سه روز اینجا میمونمو بعد گورمو از این شهرو کشور گم میکنم میرم
+ هی چی داری میگین اونو به چشم خواهر میبینم حالا هم اشکاتو پاک کن بعد از ظهر میخوام ببرمت یه جایی
_ کجا؟؟
+ خودت میفهمی
بعد از ظهر تهیونگ و من رفتیم یه جایی یکم دور بود ولی خیلی خوشگل بود یه ویلایی هم اونجا بود که کنارشم دریا خیلی احساس ارامش کردم اونجا
_ اینجا مال توعه؟؟
+ اره اینجارو به هیچ کس نشون ندادم به جز تو
_ پ..پس چرا به من نشون دادی
+ تو فرق داری
بعد دوساعت گفتن و خندیدن من گفتم که میرم کنار دریا
_ من میرم کنار ساحل قدم بزنم
+ باشه
از زبات ته ته= بعد این رفتاراش که تو سفر و اردو کرد بعد این گریه امروزش دلمو دزدیده حتی یه لحظه نمیتونم از فکرش خارج بشم فهمیدم عاشقشم پس الان وقتشه رفتم از پشت بغلش کردم واقعا حس خوبی داشت از رفتارم شکه شد
_ هی چیکار میکنی + میدونم الان هر دومون به این ارامش نیاز داریم پس این ارامشو از من نگیر
_ اوکی
+ چه صداهایی میشنوی _ امممم خب صدای دریا صدای گنجشک صدای.
+ صدای قلب منو چی اونم میشنوی؟
از حرفش شک شدم این استاد کیم چشه
) میدونم جای حساسی کات کردم ولی خب بچز تا اخر اینجور عشق و عاشقی به پیش نمیره کات و کات بازیم هست اخرش اصلا شاید تهبونگ و دختره رو بهم نرسوندم میخوام عر بزنید هاهاهاهاها ) لایک و کامنت یادتون نره بای
بگم دختر خاله تهیونگ که هی چسبیده به تهیونگ بدم میاد همینطوری نشسته بودیم یهو دیدم خودشو لوس کرد رفت نشست روی پای تهیونگ ایی دختر چندش خوبه حالا میبینی دوست دختر داره اههه اصا به من چه و پاشدم از اونجا رفتم تو اتاق یهو بقض کردم وایییی نکنه عاشق استاد کیم شدم نههههه یهو دیدم صدای در میاد یکی داره در میزنه
_ کیه
+ منم ا/ت
_ بیا تو
اومد نشست کنارم واقعا حس خوبیه
+ حالت خوبه؟ چرا یهو جلوی خاله اومدی اینجا
_ هی اجوشی تو مگه رئیسمی که بهم دستور میدی خودت دوست دختر داری عوضی منو بازیچه دست خودت کردی از اولم میدونستم اینطوری تو هر روز با یکی ای منم مثل اونا گول میزنی که مثلا بیام نقش دوست دختر تو بازی کنم ( با داد )
یهو یکی زد زیر گوشم که پخش زمین شدم و بغضم ترکید و گریه کردم
+ م..من نمیخواستم ..
حرفشو نصفه گذاشت و بغلم کرد
+ متاسفم اروم باش اون دوست دخترم نیست فقط دختر خاله مه درسته من و اون از بچه گی باهم بزرگ شدیم و اون بعدا بهم گفت عاشقشمه و من شرایط و نداشتم که بخوام دوست دخترم شه
_ پس الان که داری چرا بهش نمیگی دوست دارم چرا این وسط من بدبختو وارد بازیت کردی اهههه اصلا به من چه من فقط سه روز اینجا میمونمو بعد گورمو از این شهرو کشور گم میکنم میرم
+ هی چی داری میگین اونو به چشم خواهر میبینم حالا هم اشکاتو پاک کن بعد از ظهر میخوام ببرمت یه جایی
_ کجا؟؟
+ خودت میفهمی
بعد از ظهر تهیونگ و من رفتیم یه جایی یکم دور بود ولی خیلی خوشگل بود یه ویلایی هم اونجا بود که کنارشم دریا خیلی احساس ارامش کردم اونجا
_ اینجا مال توعه؟؟
+ اره اینجارو به هیچ کس نشون ندادم به جز تو
_ پ..پس چرا به من نشون دادی
+ تو فرق داری
بعد دوساعت گفتن و خندیدن من گفتم که میرم کنار دریا
_ من میرم کنار ساحل قدم بزنم
+ باشه
از زبات ته ته= بعد این رفتاراش که تو سفر و اردو کرد بعد این گریه امروزش دلمو دزدیده حتی یه لحظه نمیتونم از فکرش خارج بشم فهمیدم عاشقشم پس الان وقتشه رفتم از پشت بغلش کردم واقعا حس خوبی داشت از رفتارم شکه شد
_ هی چیکار میکنی + میدونم الان هر دومون به این ارامش نیاز داریم پس این ارامشو از من نگیر
_ اوکی
+ چه صداهایی میشنوی _ امممم خب صدای دریا صدای گنجشک صدای.
+ صدای قلب منو چی اونم میشنوی؟
از حرفش شک شدم این استاد کیم چشه
) میدونم جای حساسی کات کردم ولی خب بچز تا اخر اینجور عشق و عاشقی به پیش نمیره کات و کات بازیم هست اخرش اصلا شاید تهبونگ و دختره رو بهم نرسوندم میخوام عر بزنید هاهاهاهاها ) لایک و کامنت یادتون نره بای
۲۷.۰k
۱۳ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.