تک پارتی جی هوپ

وقتی میخواد بهت اعتراف کنه
جی هوپ -
ا.ت+
۲ سال بود که با هم دوستای مدرسه ای بودید و با هم رفت و امد داشتین. از اونجایی که سال اخری بودین خانواده هاتون میزاشتن بعد مدرسه برین بیرون یا برین کتاب خونه
امروز بعد مدرسه جی هوپ ازت خواست که با هم برید بیرون
زنگ زدی و به مامانت خبر دادی و رفتین
داشتین کنار رودخونه قدم میزدین که جی هوپ شروع کرد به حرف زدن
-ا.ت
+بله اوپا
-امممم خواستم راجب یه چیزی باهات حرف بزنم
+اوکی راحت باش
- راستش چند وقتیه که... یعنی ... داشتم به این فک میکردم که... بیخیال مهم نیس
دوییدی و روبروش وایسادی و گفتی
+اوپا اگه حرفی داری میتونی بهم بزنی من گوش میکنم
دستشو رو شونه هات گذاشت و گفت
-من راستش چند وقتیه که ازت خوشم میاد ولی میترسیدم بهت بگم و تو منو رد کنی
+یاااااا اوپاااا
-ا.ت
+بله اوپا
-اگه من خورشید بشم زمینم میشی؟
+خببببب فک کنم نیک نیمم تغییر کرد
-الان؟
+اره من از این به بعد زمینم (اینو گفتی و پریدی بغل جی هوپ)
اون که خیلی شگفت زده شده بود تورو محکم تو بغلش فشار داد و گفت
-مرسی که ردم نکردی
+چرا باید کسی که دوسش دارمو رد کنم؟
پایان
امیدوارم خوشتون بیاد😊