تکپارتی جیمین (در هوای سرد)
از زبان ات
امروز بشدت هوا بارونیه وسرده و هوا ماته و اسمون به شکل مه الود و ابریه و فقط من تو خونه ام و جیمین کمپانیه و ساعت 8 جیمین ساعت 10 میاد
منم توی این هوا رفتم حموم و رفتم خوراکی برداشتم و انیمه دیدم
هیچکس توی اون هوا از خونه بیرون نمی رفت منم یکم ترسیدم
ساعت استراحت جیمین بش زنگ زدم و بش گفتم برا شام چی بخره
هدفون گذاشتم و گوشی بازی کردم کخ یهو یکی چشمام رو گرفت فهمیدم که جیمینه هدفون در اوردم و روموبرگردوندم و رفتم بغلش
_سلام عسلم
+سلام دلم تنگ شده بود
_ات رو بلند میکنه و بوسش میکنه
_عشقم شامو اماده کن تامن برم یه دوش بگیرم و بیام
+عزیزم شام حاضره
_اومدم
_اممممممممممممممم چه خوشمزه
+راستی هواشناسی کفت تا 2 روز هواهمین جوریه
_ای بابا
+رفتم تو اتاق دیدم جیمین داره میگه
_اتت خیلی سردمه
+سریع رفتم سمتش و دستمو گذاشتم رو پیشونیش
درسته تب داشت
+زود باش دراز بکش تا من بیام
رفتم شوفاژو زیاد کردم و همینطور شوفاژ توی بقیه جاها
و بای حوله خیس خنک و قرص اومدم پیش جیمین
بهش دادم و حوله رو گذاشتم رو پیشونیش موهاش چسبیده بود به پیشونیش و حیلی جذاب شده بود رفتم سمتش و لبموگذاشتم رو لبش
و یه مک زدم که
_آهههه اتت ازم فاصله بگیر توهم مریض میشی(با صدای بم)
+(میمکید)
_بادستاش خودشو جدا کرد
_نمیخوام توهم مریض شدی عزیزم
+دستشو گزاشت روی پیشونی و دید که تبش پایین اومده
+هورااااااااااااااا تبت پاین اومد
رفت و پیش جیمین خوابید
+نمیتونم نبوسمت
_نه نه نه توهم سرما میخوری نیا
+میمکید
_پس اگه مریض شدی به من چیزی نگیا
امروز بشدت هوا بارونیه وسرده و هوا ماته و اسمون به شکل مه الود و ابریه و فقط من تو خونه ام و جیمین کمپانیه و ساعت 8 جیمین ساعت 10 میاد
منم توی این هوا رفتم حموم و رفتم خوراکی برداشتم و انیمه دیدم
هیچکس توی اون هوا از خونه بیرون نمی رفت منم یکم ترسیدم
ساعت استراحت جیمین بش زنگ زدم و بش گفتم برا شام چی بخره
هدفون گذاشتم و گوشی بازی کردم کخ یهو یکی چشمام رو گرفت فهمیدم که جیمینه هدفون در اوردم و روموبرگردوندم و رفتم بغلش
_سلام عسلم
+سلام دلم تنگ شده بود
_ات رو بلند میکنه و بوسش میکنه
_عشقم شامو اماده کن تامن برم یه دوش بگیرم و بیام
+عزیزم شام حاضره
_اومدم
_اممممممممممممممم چه خوشمزه
+راستی هواشناسی کفت تا 2 روز هواهمین جوریه
_ای بابا
+رفتم تو اتاق دیدم جیمین داره میگه
_اتت خیلی سردمه
+سریع رفتم سمتش و دستمو گذاشتم رو پیشونیش
درسته تب داشت
+زود باش دراز بکش تا من بیام
رفتم شوفاژو زیاد کردم و همینطور شوفاژ توی بقیه جاها
و بای حوله خیس خنک و قرص اومدم پیش جیمین
بهش دادم و حوله رو گذاشتم رو پیشونیش موهاش چسبیده بود به پیشونیش و حیلی جذاب شده بود رفتم سمتش و لبموگذاشتم رو لبش
و یه مک زدم که
_آهههه اتت ازم فاصله بگیر توهم مریض میشی(با صدای بم)
+(میمکید)
_بادستاش خودشو جدا کرد
_نمیخوام توهم مریض شدی عزیزم
+دستشو گزاشت روی پیشونی و دید که تبش پایین اومده
+هورااااااااااااااا تبت پاین اومد
رفت و پیش جیمین خوابید
+نمیتونم نبوسمت
_نه نه نه توهم سرما میخوری نیا
+میمکید
_پس اگه مریض شدی به من چیزی نگیا
۳.۴k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.