پارت1
#پارت1
شیطونکِ بابا🥺💜
بغلِ چهار راه ایستاده بودم و بادکنک هلیومی که داخل دستم بودو هی تکون تکون میدادم ، مثل زرافه سرچرخوندم تا ببینم این کیانای خاک برسر کجاس!!
بعد از دو دقیقه بالاخره تشریفشو آورد و مثل خر نفس نفس میزد
_ خریدی یا نه؟؟
+ آره بابا بیا اینم چسب ، ولی جونِ من کوتاه بیا زشته همه دارن نگامون میکنن غنچه
_ هیش خفه شو بزار کارمو بکنم پدسگ ، لقِ بقیه
کاغذی که توش شماره تلفن و آیدی اینستامو نوشته بودم از جیبم درآوردم و چسبوندم رو بادکنک
_ خب اینم از این ، به امید پیدا کردن یه دَدی جذاب و پولدارررر
و بادکنکو ول کردم که تو دو سوت رفت تو آسمون ، حالا اگه شانس منه که یه پیرمرد ۸۰ساله اینو پیدامیکنه تا برای عوض کردن پوشکش ازم استفاده کنه:/// والا به خدا
دستامو به حالت دعا رو به آسمون گرفتم و نالیدم:
_ خدایا خودت میدونی ۲ساله سینگل به گورم پس لطفا یک عدد رل جذاب و پولدار جورکن واسم
+ وای این خل بازیا چیه؟؟
_ دارم با خدای خودم عبادت میکنم پلشت خفه کارکن
+ خدایی الان خیالت راحت شد؟؟ فک کردی اینجوری شوور گیرت میاد بیچاره؟؟
_ دیر اومدی نخوا زود بریییی ، میتونی دهنتو ببندی شمااا
+ برو بابا منو بگو که دارم واس خرس یاسین میخونم
کیانا قهر کردو رفت که خودمو بهش رسوندم و دستمو حلقه کردم دور شونه هاش و با لحن لاتی خودم گفتم:
_ بیخیال باو خودتو عشقس مشتی
دستمو پس زد و با لحن ناراحتی گفت:
+ولم کن حوصله ندارم
_ به مولا ولت نمیکنم
شیطونکِ بابا🥺💜
بغلِ چهار راه ایستاده بودم و بادکنک هلیومی که داخل دستم بودو هی تکون تکون میدادم ، مثل زرافه سرچرخوندم تا ببینم این کیانای خاک برسر کجاس!!
بعد از دو دقیقه بالاخره تشریفشو آورد و مثل خر نفس نفس میزد
_ خریدی یا نه؟؟
+ آره بابا بیا اینم چسب ، ولی جونِ من کوتاه بیا زشته همه دارن نگامون میکنن غنچه
_ هیش خفه شو بزار کارمو بکنم پدسگ ، لقِ بقیه
کاغذی که توش شماره تلفن و آیدی اینستامو نوشته بودم از جیبم درآوردم و چسبوندم رو بادکنک
_ خب اینم از این ، به امید پیدا کردن یه دَدی جذاب و پولدارررر
و بادکنکو ول کردم که تو دو سوت رفت تو آسمون ، حالا اگه شانس منه که یه پیرمرد ۸۰ساله اینو پیدامیکنه تا برای عوض کردن پوشکش ازم استفاده کنه:/// والا به خدا
دستامو به حالت دعا رو به آسمون گرفتم و نالیدم:
_ خدایا خودت میدونی ۲ساله سینگل به گورم پس لطفا یک عدد رل جذاب و پولدار جورکن واسم
+ وای این خل بازیا چیه؟؟
_ دارم با خدای خودم عبادت میکنم پلشت خفه کارکن
+ خدایی الان خیالت راحت شد؟؟ فک کردی اینجوری شوور گیرت میاد بیچاره؟؟
_ دیر اومدی نخوا زود بریییی ، میتونی دهنتو ببندی شمااا
+ برو بابا منو بگو که دارم واس خرس یاسین میخونم
کیانا قهر کردو رفت که خودمو بهش رسوندم و دستمو حلقه کردم دور شونه هاش و با لحن لاتی خودم گفتم:
_ بیخیال باو خودتو عشقس مشتی
دستمو پس زد و با لحن ناراحتی گفت:
+ولم کن حوصله ندارم
_ به مولا ولت نمیکنم
۳.۴k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.