+بنظرت من چه رنگی ام؟
+بنظرت من چه رنگی ام؟
تهیونگ ابروهاشو با شیطنت بالا میده و با لحنی که سعی در مخفی کردن خندش میکرد گفت:
_اوممم..بنفشی
کوک اخمی میکنه و سرشو سمت تهیونگی که تو بغلش غرق شده بود میبره
+یااا ته..من یدونه لباسه بنفشم ندارم چیم بنفشه اخه؟
تهیونگ که توی تلاش هاش موفق نبود با خنده ی شیرینی جواب داد
_گردنت بیبی..چیه دوسش نداری؟ میتونم به یه رنگه دیگه تغییرش بدم
+اوه..کیم تهیونگ تو واقعا...من دنبال همچین جوابی نبودم ته
جونگکوک لبشو با خجالت گزید که تهیونگ براش ضعف کرد
_تو سفیدی جونگکوک..به سفیدیه ابر ها
+ابرا میتونن سیاهم باشن
_نه اونا منم..یه ابره بارون خورده
+ددی میدونستی ابرهای سیاه اگه با ابر های سفید برخورد کنن چی میشن؟
_ابر های سفید هم گرفتاره تیرگیه اونا میشن
_دقیقا..گرفتارم کردی تهیونگ شی
تهیونگ ابروهاشو با شیطنت بالا میده و با لحنی که سعی در مخفی کردن خندش میکرد گفت:
_اوممم..بنفشی
کوک اخمی میکنه و سرشو سمت تهیونگی که تو بغلش غرق شده بود میبره
+یااا ته..من یدونه لباسه بنفشم ندارم چیم بنفشه اخه؟
تهیونگ که توی تلاش هاش موفق نبود با خنده ی شیرینی جواب داد
_گردنت بیبی..چیه دوسش نداری؟ میتونم به یه رنگه دیگه تغییرش بدم
+اوه..کیم تهیونگ تو واقعا...من دنبال همچین جوابی نبودم ته
جونگکوک لبشو با خجالت گزید که تهیونگ براش ضعف کرد
_تو سفیدی جونگکوک..به سفیدیه ابر ها
+ابرا میتونن سیاهم باشن
_نه اونا منم..یه ابره بارون خورده
+ددی میدونستی ابرهای سیاه اگه با ابر های سفید برخورد کنن چی میشن؟
_ابر های سفید هم گرفتاره تیرگیه اونا میشن
_دقیقا..گرفتارم کردی تهیونگ شی
۲.۴k
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.