رمان شاهزاده اهریمن پارت57
#رمان_شاهزاده_اهریمن_پارت57
+: من نمیتونم، ن اینکه الان از حست باخبر شدم بخوام برات ادا بیام ولی همون طور ک گفتی تو اولش جذب ظاهرم شدی، اگه ی مدت دیگه ی پسر قشنگ تر از من ببینی چی اگه..
×: صبرکن صبرکن، تو فکر کردی با ی هول طرفی؟ مگه چیه؟؟ اگه بخوایم ب این دید نگاه کنیم هیچ کس نباید ازدواج کنه چون ممکنه یکی بهترشو ببینه، اره من اول از چهرت خوشم اومد ولی بعد از وجودت ذاتت خوشم اومد از اون روح پاکت تو خودت همین حسی ک داری بخاطر خودمه یا ظاهرم؟؟؟
+:خب از خودت خوشم میاد.
×: افرین دیدی، درضمن اینم بگم من گی نیستم وقتی دیدمت فکر کردم شاید گرایشم عوض شده برا همین تست دادم ک اونم صد درصد منفی بود حالا چی شد ک اینجوری خواهان تو شدم فقط همون بالاسری میدونه..
+: منم درباره خودم چیزای هست ک اگه رابطمون واقعی شد باید بگم ولی میترسم ک تا اون موقع دیر شده باشه و حسم بهت بیشتر بشه و نتونم جلوی علاقمو بگیرم اگه تو بخاطر اون چیز ولم کنی من نابود میشم من هرچقدر چ تظاهری و چ واقعی بگم قوی ام ولی وقتی پای احساسات میاد وسط حتی با اراده ترین افراد هم ضعیف میشن.
×: من نگرانیاتو درک میکنم ولی واقعا هیچ چیز جز خودت برام اهمیت نداره. تو این مدت تا حدودی منو شناختی تو تنها کسی هستی جلوش اینقدر آرومم و اون خوی خشنم میخوابه من اگه اومدم سمتت برا سرگرمی و تفریح چند روزم نیست ک اگه بود میرفتم سراغ کسایی ک اهلش باشن. بودن با تو هیچ نفع و سودی برای من نداره پس نیاز نیست نگران چیزی باشی چون من تورو ب عنوان شریک زوج و در آینده همسر انتخاب کردم، نمیخوام با حرفام نگرانت کنم، اینارو میگم ک راحت تر تصمیم بگیری چون الان تو حق انتخاب داری ک قبولم کنی یا نه. اگه قبولم کردی دیگه هیچ راه برگشتی نداری چون حتی اگه ازم متنفرم بشی نمی‌ذارم بری چیزی ک برا منه تا ابد برا من میمونه. ولی اگه جوابت منفی باشه اینقدر تلاش میکنم تا روزی منو ب عنوان شریک زندگیت بپذیری..
+: این الان حق انتخاب بود؟؟
تو ک تو جفتش منو وادار ب بودن با خودت کردییی!
×: چونکه دوست دارم و برای داشتنت دست ب هرکاری میزنم..
+: نمیخوام حسی ک بهت دارمو انکار کنم از همون اولشم با تو بودن حس خوبی بهم میداد ازت خوشم میومد وقتی میدیدم همیشه اخمو و خشن بودی ک حتی دبیرا جرعت حرف زدن باهاتو نداشتن ولی ب من ک میرسیدی مهربون و ملایم بودی از رفتارای مردونت و ابهتی ک داری و خیلی چیزای دیگه ک دلم میخواست همیشه کنارت بمونم..
ویهان، میشه همیشه کنارم باشی میشه این دوست داشتنت همیشگی باشه ، میشه اونقدر خوب باشی ک درآینده بخاطر قبول کردن رابطه مون خودمو لعنت نکنم..
×: من برای بقیه میتونم خیلی خطرناک باشم ولی برای تو از وجود خودم مایه میذارم.
هیچ کس هیچ احدی حتی خود منم حق آسیب رسوندن ب تورو نداره ک حتی اگه ی خراش روت بندازن قســــــــم میخـــــورم بدون لحظه ای درنگ نفسشونو میبرم...
و از حالا ب بعد این تویی ک الماس نشان شاهزاده ای....
+: من نمیتونم، ن اینکه الان از حست باخبر شدم بخوام برات ادا بیام ولی همون طور ک گفتی تو اولش جذب ظاهرم شدی، اگه ی مدت دیگه ی پسر قشنگ تر از من ببینی چی اگه..
×: صبرکن صبرکن، تو فکر کردی با ی هول طرفی؟ مگه چیه؟؟ اگه بخوایم ب این دید نگاه کنیم هیچ کس نباید ازدواج کنه چون ممکنه یکی بهترشو ببینه، اره من اول از چهرت خوشم اومد ولی بعد از وجودت ذاتت خوشم اومد از اون روح پاکت تو خودت همین حسی ک داری بخاطر خودمه یا ظاهرم؟؟؟
+:خب از خودت خوشم میاد.
×: افرین دیدی، درضمن اینم بگم من گی نیستم وقتی دیدمت فکر کردم شاید گرایشم عوض شده برا همین تست دادم ک اونم صد درصد منفی بود حالا چی شد ک اینجوری خواهان تو شدم فقط همون بالاسری میدونه..
+: منم درباره خودم چیزای هست ک اگه رابطمون واقعی شد باید بگم ولی میترسم ک تا اون موقع دیر شده باشه و حسم بهت بیشتر بشه و نتونم جلوی علاقمو بگیرم اگه تو بخاطر اون چیز ولم کنی من نابود میشم من هرچقدر چ تظاهری و چ واقعی بگم قوی ام ولی وقتی پای احساسات میاد وسط حتی با اراده ترین افراد هم ضعیف میشن.
×: من نگرانیاتو درک میکنم ولی واقعا هیچ چیز جز خودت برام اهمیت نداره. تو این مدت تا حدودی منو شناختی تو تنها کسی هستی جلوش اینقدر آرومم و اون خوی خشنم میخوابه من اگه اومدم سمتت برا سرگرمی و تفریح چند روزم نیست ک اگه بود میرفتم سراغ کسایی ک اهلش باشن. بودن با تو هیچ نفع و سودی برای من نداره پس نیاز نیست نگران چیزی باشی چون من تورو ب عنوان شریک زوج و در آینده همسر انتخاب کردم، نمیخوام با حرفام نگرانت کنم، اینارو میگم ک راحت تر تصمیم بگیری چون الان تو حق انتخاب داری ک قبولم کنی یا نه. اگه قبولم کردی دیگه هیچ راه برگشتی نداری چون حتی اگه ازم متنفرم بشی نمی‌ذارم بری چیزی ک برا منه تا ابد برا من میمونه. ولی اگه جوابت منفی باشه اینقدر تلاش میکنم تا روزی منو ب عنوان شریک زندگیت بپذیری..
+: این الان حق انتخاب بود؟؟
تو ک تو جفتش منو وادار ب بودن با خودت کردییی!
×: چونکه دوست دارم و برای داشتنت دست ب هرکاری میزنم..
+: نمیخوام حسی ک بهت دارمو انکار کنم از همون اولشم با تو بودن حس خوبی بهم میداد ازت خوشم میومد وقتی میدیدم همیشه اخمو و خشن بودی ک حتی دبیرا جرعت حرف زدن باهاتو نداشتن ولی ب من ک میرسیدی مهربون و ملایم بودی از رفتارای مردونت و ابهتی ک داری و خیلی چیزای دیگه ک دلم میخواست همیشه کنارت بمونم..
ویهان، میشه همیشه کنارم باشی میشه این دوست داشتنت همیشگی باشه ، میشه اونقدر خوب باشی ک درآینده بخاطر قبول کردن رابطه مون خودمو لعنت نکنم..
×: من برای بقیه میتونم خیلی خطرناک باشم ولی برای تو از وجود خودم مایه میذارم.
هیچ کس هیچ احدی حتی خود منم حق آسیب رسوندن ب تورو نداره ک حتی اگه ی خراش روت بندازن قســــــــم میخـــــورم بدون لحظه ای درنگ نفسشونو میبرم...
و از حالا ب بعد این تویی ک الماس نشان شاهزاده ای....
۵۷
۰۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.