پارتی هشت نفره p²²
ساعت ۷ صبح بود چهار روز ازواون قضیه گذشته بود کم کم داشتم عادت میکردم ...حوصلم حسابی سر رفته بود ..رفتم پایین و انیمه های صبح رو دیدم ..من خییلی علاقه به انی،ه و مانگا دارم ..ولی اعضا ندارن..نمیدونم چراTT
زمان از دستم در رفت و ساعت دیدم ۱ و نیمه ..ول خیییلی عجیب بود ..چون بچه ها بیدار نشده بودن |:
رفتم توی اتاق خودم
ا.ت: جین،کوک بیدار شین دیگه من گشنمه
جین: ولم کن میخوام بخوابم دیشب تا کی بیدار بودم..
ا.ت: آره جون خودت توکه زود تر از همه خوابیدی:/
جین: واقعا؟..بعد بلند شد..کوک هم بلند شد ولی چشاش رو می خاروند.. خلاصه رفتم و همه رو بیدار کردم ..سر میز صبحانه بحث رو باز کردم.
ا.ت: اهم ..اهم...خوب ..دوستان عزیزم من میخوام دنبال اسمی برای بچمون پیدا کنم...نظراتون رو بریزید روی میز..
تهیونگ: هنوز مونده ها ا.ت :|
ا.ت : میدونم...هرچی زود انتخاب کنیم بهتره..
کوک: اممممم...اسمش رو میزاریم کیریه
ا.ت: از انیمه ی اونارو چان پیدا کردیD:
جیهوپ : آهان.. همین اومارو چطوره..
ا.ت: نچ.
جیمین: وایسا ببینم یه اسم که شیرین باشه شباهتی به موچی داشته باشه...
شوگا: میا چطوره؟
ا.ت : از ده هشت
جین: رایا ؟؟
ا.ت: عالیه
پرش زمانی به بعد از صبحانه...سر و ته شده بود روی مبل و داشتم با اعضا انیمه ی خانواده ی جاسوس رو میدیدیم...
نامجون: ا.ت درست بشین به خدا بچم الان حالش بد میشه
ا.ت: تو من و دوست داری یا من؟؟
نامجون: آخه این چه حرفیههههه..من هردوتون رو دوست دارم..وقتی اون دختره کوچولو رو دیدم سریع ب گشتم و با فریاد گفتم
ا.ت: آهانننن.آهانننن
تهیونگ: چی ..شد؟؟
ا.ت: اسمش و میزاریم آنیا....
همه ی اعضا موافقت کردن و تصمیم گرفتیم که اسم دخترنون رو بزاریم آنیا
امروز سعی میکنم که زیاد پارت بزارم...
زمان از دستم در رفت و ساعت دیدم ۱ و نیمه ..ول خیییلی عجیب بود ..چون بچه ها بیدار نشده بودن |:
رفتم توی اتاق خودم
ا.ت: جین،کوک بیدار شین دیگه من گشنمه
جین: ولم کن میخوام بخوابم دیشب تا کی بیدار بودم..
ا.ت: آره جون خودت توکه زود تر از همه خوابیدی:/
جین: واقعا؟..بعد بلند شد..کوک هم بلند شد ولی چشاش رو می خاروند.. خلاصه رفتم و همه رو بیدار کردم ..سر میز صبحانه بحث رو باز کردم.
ا.ت: اهم ..اهم...خوب ..دوستان عزیزم من میخوام دنبال اسمی برای بچمون پیدا کنم...نظراتون رو بریزید روی میز..
تهیونگ: هنوز مونده ها ا.ت :|
ا.ت : میدونم...هرچی زود انتخاب کنیم بهتره..
کوک: اممممم...اسمش رو میزاریم کیریه
ا.ت: از انیمه ی اونارو چان پیدا کردیD:
جیهوپ : آهان.. همین اومارو چطوره..
ا.ت: نچ.
جیمین: وایسا ببینم یه اسم که شیرین باشه شباهتی به موچی داشته باشه...
شوگا: میا چطوره؟
ا.ت : از ده هشت
جین: رایا ؟؟
ا.ت: عالیه
پرش زمانی به بعد از صبحانه...سر و ته شده بود روی مبل و داشتم با اعضا انیمه ی خانواده ی جاسوس رو میدیدیم...
نامجون: ا.ت درست بشین به خدا بچم الان حالش بد میشه
ا.ت: تو من و دوست داری یا من؟؟
نامجون: آخه این چه حرفیههههه..من هردوتون رو دوست دارم..وقتی اون دختره کوچولو رو دیدم سریع ب گشتم و با فریاد گفتم
ا.ت: آهانننن.آهانننن
تهیونگ: چی ..شد؟؟
ا.ت: اسمش و میزاریم آنیا....
همه ی اعضا موافقت کردن و تصمیم گرفتیم که اسم دخترنون رو بزاریم آنیا
امروز سعی میکنم که زیاد پارت بزارم...
۴.۲k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.