اسم فیک =عشق مافیا
اسم فیک =عشق مافیا
پارت۳
-----------------------------------
کوک ات رو بغل کرد رفت سمت اتاق
درو باز کرد ات رو پرت کرد رو تخت و کنارش دراز کشید بغلش کرد باهم خوابیدن
ویو ات
با دلدرد شدیدی بیدار شدم کوک کنارم نبود
صدای اب از حموم میومد فهمیدم تو حموم
دلم خیلی درد میکرد
ات: نه نه اون چیزی که فکر میکنم نباشه نه....
تقویم رو نگاه کردم و
ات:(جیغ نههههههههههههعهههههع)
ویو کوک
این صدای ات نیست چیشده سریع حولم رو پوشیدم اومدم بیرون دیدم ات تو خودش پیچیده (بدبخت)
کوک:عشقم....چیشده ات رو بغل کرد
ات:هق ......هق....دل..م در...د می....ک..نه
کوک: (تخت رو نگاه کرد🩸) نوار داری ?
ات:نه...هق
ویو کوک
سریع بلند شدم لباسم رو پوشیدم دویدم سمت پارکینگ سوار ماشین شدم و رفتم چنتا پسته نوار و مسکن خیلی هم خوراکی خریدم براش سریع برگشتم
کوک:خوبی بیب?
ات :(بالشت پرت کردم سمتش) هق ...دارم از درد میمیرم بعد ....هق...میگی خوبی....هق
کوک نوار و خوراکی هارو بهش دادم
کوک:الان میام
ات:کجا...
ویو ات
دیدم سریع رفت پایین وقتی برگشت با قرص و اب اومد بهم داد بهر شدم
ات:مرسی ...عشقم
کوک: خواهش ....امروز فقط استراحت کن منم میرم بیرون زود بر میگردم
ات: باش (کوک بلند شد رفت )
ویو ات
گوشیم رو برداشتم باهاش کار میکردم که بعد نیم ساعت (کوک رفته) زنگ خونه زده شد اجوما و بقیه ی خدمتکار ها مرخص بودن رفتم در رو باز کردم که دیدم
.......ادامه دارد......
-----------------------------------
ببخشید اگه بد شد امشبم فیک میزارم پارت ۴
فیک اسمات داشته باشه یا نه ?
پارت۳
-----------------------------------
کوک ات رو بغل کرد رفت سمت اتاق
درو باز کرد ات رو پرت کرد رو تخت و کنارش دراز کشید بغلش کرد باهم خوابیدن
ویو ات
با دلدرد شدیدی بیدار شدم کوک کنارم نبود
صدای اب از حموم میومد فهمیدم تو حموم
دلم خیلی درد میکرد
ات: نه نه اون چیزی که فکر میکنم نباشه نه....
تقویم رو نگاه کردم و
ات:(جیغ نههههههههههههعهههههع)
ویو کوک
این صدای ات نیست چیشده سریع حولم رو پوشیدم اومدم بیرون دیدم ات تو خودش پیچیده (بدبخت)
کوک:عشقم....چیشده ات رو بغل کرد
ات:هق ......هق....دل..م در...د می....ک..نه
کوک: (تخت رو نگاه کرد🩸) نوار داری ?
ات:نه...هق
ویو کوک
سریع بلند شدم لباسم رو پوشیدم دویدم سمت پارکینگ سوار ماشین شدم و رفتم چنتا پسته نوار و مسکن خیلی هم خوراکی خریدم براش سریع برگشتم
کوک:خوبی بیب?
ات :(بالشت پرت کردم سمتش) هق ...دارم از درد میمیرم بعد ....هق...میگی خوبی....هق
کوک نوار و خوراکی هارو بهش دادم
کوک:الان میام
ات:کجا...
ویو ات
دیدم سریع رفت پایین وقتی برگشت با قرص و اب اومد بهم داد بهر شدم
ات:مرسی ...عشقم
کوک: خواهش ....امروز فقط استراحت کن منم میرم بیرون زود بر میگردم
ات: باش (کوک بلند شد رفت )
ویو ات
گوشیم رو برداشتم باهاش کار میکردم که بعد نیم ساعت (کوک رفته) زنگ خونه زده شد اجوما و بقیه ی خدمتکار ها مرخص بودن رفتم در رو باز کردم که دیدم
.......ادامه دارد......
-----------------------------------
ببخشید اگه بد شد امشبم فیک میزارم پارت ۴
فیک اسمات داشته باشه یا نه ?
۲.۳k
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.