The hostage p 16

دخترا»
_بگیر کههههه اومد جینی.
_پدر سوخته منو میزنی حالا حسابت رو میرسم .
و با پشتی زد به مین یانگ که با ماتحتش رو زمین فرود اومد.
_اخخخخخ کثافت دردم اومد مگه من اینجوری زدمت.
همینطوری که با دستش پشتش رو ماساژ شروع کرد به غر زدن.
_آخه آمازونی وحشی همش به فکر انتقامی تازه از من که دوستتم اگه دوشمنت بودم که الان باید با عزارعیل می رفتم .
یکم اندازه یه سر مورچه توی خر ایثار نداری . و نگاهی به جین هویی سرخ شده بودانداخت .
_حالا نمی خواد گریه کن...
هنوز حرف مین یانگ تموم نشده بود که جین هو از قهقهه رو زمین افتاد و این مصادف شد با باز شدن در و ورود جونگ کوک.
_زهر مارمولک . خونه رو گذاشتین رو سرتون ارباب اعصاب مصاب نداره، میاد جرواجرتون می‌کنه ها . از ما گفتن بود دیگه خود دانید.
و رفت بیرون منو جین هو هم رفتیم کپه مرگمون بذاریم
End of p 15
۱۸ تا لایک