پارت۲:پدر سختگیر
پارت۲:پدر سختگیر
ت:میشه توضیح بدی اسن چیع؟
+:ع.. عمو.. من
ت:تو چی ها تو چی؟ بابات میدونه؟
+:نه
ش و ج:میشه یکی هم به ما بگه اینجا چه خبره
ت:بیا خودتون برگه رو بخونید
ج:چیییییی(داد)
+:عمو اروم باش
شوگا که تا الان ساکت بود یه قطره اشک از چشمش پایین اومد:یعنی چی که سرطان داری بلند شو همین الان باید وقت شیمی درمانی بگیریم.
+:عمو.... من.... نمیخوام شیمی درمانی کنم
ش:مگه دسته خودته؟(داد)
اشکامون کل صورتمون رو احاطه کرده بود
ج:تو نباید بمیری میفهمی که؟
+:عمو ولم کن من که چه شیمی درمانی انجام بدم چه ندم میمیرم
ت:خفه شوووو(داد)
شوگا دستم رو گرفت و بلندم کرد
ش:گمشو لباساتو عوض کن بریم. خواهش میکنم
+:عمو لطفا کریه نکن من نمیام(گریه)
جونگکوک که تا الان ساکت بود خونش به جوش اومد و بلند شد
و شونم رو گرغت طوری که داشت از جا در میومد
+:ع... عمو.. اخ
شوگا که متوجه شد اومد و جدات کرد و بغلت کرد
ش:اروم باش اروم باشه؟ خوبی؟
توی بغل شوگا کم کم چشمام گرم شد و خواب رفتم
صبح:آخ.... اینجا کجاست؟
ت:میشه توضیح بدی اسن چیع؟
+:ع.. عمو.. من
ت:تو چی ها تو چی؟ بابات میدونه؟
+:نه
ش و ج:میشه یکی هم به ما بگه اینجا چه خبره
ت:بیا خودتون برگه رو بخونید
ج:چیییییی(داد)
+:عمو اروم باش
شوگا که تا الان ساکت بود یه قطره اشک از چشمش پایین اومد:یعنی چی که سرطان داری بلند شو همین الان باید وقت شیمی درمانی بگیریم.
+:عمو.... من.... نمیخوام شیمی درمانی کنم
ش:مگه دسته خودته؟(داد)
اشکامون کل صورتمون رو احاطه کرده بود
ج:تو نباید بمیری میفهمی که؟
+:عمو ولم کن من که چه شیمی درمانی انجام بدم چه ندم میمیرم
ت:خفه شوووو(داد)
شوگا دستم رو گرفت و بلندم کرد
ش:گمشو لباساتو عوض کن بریم. خواهش میکنم
+:عمو لطفا کریه نکن من نمیام(گریه)
جونگکوک که تا الان ساکت بود خونش به جوش اومد و بلند شد
و شونم رو گرغت طوری که داشت از جا در میومد
+:ع... عمو.. اخ
شوگا که متوجه شد اومد و جدات کرد و بغلت کرد
ش:اروم باش اروم باشه؟ خوبی؟
توی بغل شوگا کم کم چشمام گرم شد و خواب رفتم
صبح:آخ.... اینجا کجاست؟
۲.۰k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.