کاش درد

کاش درد؛
آنقدر کوچک میشد
که پشت میز یک کافه می نشست
چای میخورد،
به ساعتش نگاه میکرد
و با عجله میگفت: "خداحافظ"

#تارا_محمدصالحی
دیدگاه ها (۲)

#زندگی_زیباست...لحظه ها را دریاب...........

خدایا#دوستت_دارم...

صدایم میکنی؛نسیم می وزدلبخند میزنی و#بهار می شود !...

دستانت ک مال من باشدهیچ کسی مرا دست کم نمی گیرد...

ورق روشن وقت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط