️ روحانی، از «اوبامادوستیِ سپاه ستیز» تا «ترامپ ستیزی سپا
️ روحانی، از «اوبامادوستیِ سپاهستیز» تا «ترامپستیزی سپاهدوست»
دولت روحانی را در روزهای قبل از برجام به یاد بیاورید. روحانی اوباما را «مودب و باهوش» یافته بود. عقلای ایران و آمریکا بر سرِ میز مذاکره نشسته بودند و زیر بمبارانِ سنگین به اصطلاح خودشان تندروهای دوطرف- اصولگراهای ایرانی و جمهوریخواهان آمریکایی + عربستان و اسرائیل- مشغول باز کردن گره ده سالهی پروندههستهای بودند.
🔹 برجام پروژه لابی های پشت پرده بود که بازیگرانش «دموکراتهای آمریکا» و «اعتدال و اصلاحطلبان ایرانی» بودند تا به خیال خود، با برداشتن «جنگ و تحریم»، منافع طرفین را تامین کنند. دولت روحانی که هویتش را به مذاکرات گره زده بود، به این نتیجه رسیده بود که «هر توافقی بهتر از عدم توافق است.» خیال روحانی از بابت دولت اوباما راحت بود و مشکلش تندروهای داخلی بود که بارزترینهایش «مواضع رهبری»، «فعالیتهای سپاه در منطقه به خصوص سوریه و عراق» و «حزباللهیهای داخلی» بود.
🔹 روحانی که دلش به قول و قرارهای دموکراتهای آمریکا خوش بود، همهی آتش توپخانهاش را به سمت مخالفین داخلی گرفته بود. انتقادات رهبری را با طعنههای وقیحانه جواب میداد، نسخهی سپاه هم قرار بود با «برجام دو» یا همان «برجاممنطقهای» پیچیده شود، حزباللهیهای داخل هم هفتهای چند برچسب و لقب از طرف رئیسجمهور نثارشان میشد تا منزوی شوند.
🔹 هشدارهای مکرر رهبری درباره لزوم هشیاری در برابر «دشمن» و فریبِ لبخند او را نخوردن و تاکیدشان بر «فریبکار» بودن آمریکا با طعنههای گاه و بیگاه روحانی پاسخ داده میشد. وقتی رهبری از بدبین بودن به مذاکره با آمریکا سخن میگفت، روحانی میگفت «خوشبینی یا بدبینی در دنیای سیاست معنا ندارد، باید واقعبین باشیم.» عراقچی هم در پاسخ نقدهای کارشناسی میگفت «امضای کری تضمین است»
🔹 روحانی دیگر مزاحمِ برجام-یعنی سپاه- را هم از طعنهها بینصیب نمیگذاشت و در سخنرانیاش میگفت: «اگر اطلاعات، تفنگ، پول، روزنامه، خبرگزاری و دیگر مظاهر قدرت در یک نهاد جمع شود، ابوذر و سلمان هم باشد، فاسد میشود.» درست در همان روزها بود که نزدیکیهای انتخابات، شایعهی احتمال حضور حاجقاسم سلیمانی در انتخابات به عنوان رقیب روحانی توسط حامیان دولت مطرح شد. آشنا مشاور رئیس جمهور نوشت «بگذاریم حاج قاسم در قله اسطوره ای دفاع از حریم و حرم بماند؛ نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گازانبر بکشانند» و این استارت فرآیند تخریب سپاهقدس و حاجقاسم توسط حامیای دولت بود . آنقدر این دروغ را داغ کردند تا سردار سلیمانی مجبور شد بیانیه بدهد و آن را تکذیب کند.
🔻 روی کارآمدن «ترامپ» همه چیز را برای دولت روحانی به هم ریخت. آنها که دلخوش به «امضای کری» و «وتوهای اوباما در برابر کنگره» بودند، حالا با ترامپ روبرو بودند. لابیهای ایرانی-آمریکایی هم که کارسازان پشتپردهی برجام بودند در دولت ترامپ نفوذ چندانی نداشتند. «سپاه» برای روحانیِ دوران اوباما، یک «مزاحم» بود که باید کنترل و محدود شود، گاهی با طعنه و کنایههای تریبونی، گاهی با چماق برجامِموشکی و منطقهای. اما روحانیِ دوران ترامپ که یکی از اهداف سفرش به نیویورک «پیگیری بدعهدی آمریکاییها» است، به «سپاه» نیاز دارد.
🔹 حب و بغضهای داخلی روحانی، با تحولات آمریکا تغییر میکند. «سپاهدوستی» این روزهای روحانی ریشه در «ترامپستیزی»اش دارد و نباید آن را به حساب «انقلابیگری» یا ندامت از نیشهای قبلی دانست. همانطور که «سپاهستیزی» سالهای قبلش به خاطر «اوبامادوستی» بود. وگرنه این سپاه که روحانی این روزها برایش حنجره پاره میکند، همان سپاهِ دوران اوباماست. همان زمان هم مردمی بود، همان زمان هم حامی مظلومان و دشمن تروریستها بود. آمریکا هم همین آمریکا بود. حامی تروریستها بود، دشمن شماره یک ایران بود.
سپاه همان سپاه است. همان که سردار همدانیاش در انتقاد از پیادهروی نمایشی کری و ظریف میگفت «مگر میشود کسی امروز با شیطان بزرگ قدم بزند و انتظار شفاعت داشته باشد؟شهدا ما را محاکمه میکنند. و در ردیف اول، متهمین اول، مسئولین ما هستند.»
دولت روحانی را در روزهای قبل از برجام به یاد بیاورید. روحانی اوباما را «مودب و باهوش» یافته بود. عقلای ایران و آمریکا بر سرِ میز مذاکره نشسته بودند و زیر بمبارانِ سنگین به اصطلاح خودشان تندروهای دوطرف- اصولگراهای ایرانی و جمهوریخواهان آمریکایی + عربستان و اسرائیل- مشغول باز کردن گره ده سالهی پروندههستهای بودند.
🔹 برجام پروژه لابی های پشت پرده بود که بازیگرانش «دموکراتهای آمریکا» و «اعتدال و اصلاحطلبان ایرانی» بودند تا به خیال خود، با برداشتن «جنگ و تحریم»، منافع طرفین را تامین کنند. دولت روحانی که هویتش را به مذاکرات گره زده بود، به این نتیجه رسیده بود که «هر توافقی بهتر از عدم توافق است.» خیال روحانی از بابت دولت اوباما راحت بود و مشکلش تندروهای داخلی بود که بارزترینهایش «مواضع رهبری»، «فعالیتهای سپاه در منطقه به خصوص سوریه و عراق» و «حزباللهیهای داخلی» بود.
🔹 روحانی که دلش به قول و قرارهای دموکراتهای آمریکا خوش بود، همهی آتش توپخانهاش را به سمت مخالفین داخلی گرفته بود. انتقادات رهبری را با طعنههای وقیحانه جواب میداد، نسخهی سپاه هم قرار بود با «برجام دو» یا همان «برجاممنطقهای» پیچیده شود، حزباللهیهای داخل هم هفتهای چند برچسب و لقب از طرف رئیسجمهور نثارشان میشد تا منزوی شوند.
🔹 هشدارهای مکرر رهبری درباره لزوم هشیاری در برابر «دشمن» و فریبِ لبخند او را نخوردن و تاکیدشان بر «فریبکار» بودن آمریکا با طعنههای گاه و بیگاه روحانی پاسخ داده میشد. وقتی رهبری از بدبین بودن به مذاکره با آمریکا سخن میگفت، روحانی میگفت «خوشبینی یا بدبینی در دنیای سیاست معنا ندارد، باید واقعبین باشیم.» عراقچی هم در پاسخ نقدهای کارشناسی میگفت «امضای کری تضمین است»
🔹 روحانی دیگر مزاحمِ برجام-یعنی سپاه- را هم از طعنهها بینصیب نمیگذاشت و در سخنرانیاش میگفت: «اگر اطلاعات، تفنگ، پول، روزنامه، خبرگزاری و دیگر مظاهر قدرت در یک نهاد جمع شود، ابوذر و سلمان هم باشد، فاسد میشود.» درست در همان روزها بود که نزدیکیهای انتخابات، شایعهی احتمال حضور حاجقاسم سلیمانی در انتخابات به عنوان رقیب روحانی توسط حامیان دولت مطرح شد. آشنا مشاور رئیس جمهور نوشت «بگذاریم حاج قاسم در قله اسطوره ای دفاع از حریم و حرم بماند؛ نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گازانبر بکشانند» و این استارت فرآیند تخریب سپاهقدس و حاجقاسم توسط حامیای دولت بود . آنقدر این دروغ را داغ کردند تا سردار سلیمانی مجبور شد بیانیه بدهد و آن را تکذیب کند.
🔻 روی کارآمدن «ترامپ» همه چیز را برای دولت روحانی به هم ریخت. آنها که دلخوش به «امضای کری» و «وتوهای اوباما در برابر کنگره» بودند، حالا با ترامپ روبرو بودند. لابیهای ایرانی-آمریکایی هم که کارسازان پشتپردهی برجام بودند در دولت ترامپ نفوذ چندانی نداشتند. «سپاه» برای روحانیِ دوران اوباما، یک «مزاحم» بود که باید کنترل و محدود شود، گاهی با طعنه و کنایههای تریبونی، گاهی با چماق برجامِموشکی و منطقهای. اما روحانیِ دوران ترامپ که یکی از اهداف سفرش به نیویورک «پیگیری بدعهدی آمریکاییها» است، به «سپاه» نیاز دارد.
🔹 حب و بغضهای داخلی روحانی، با تحولات آمریکا تغییر میکند. «سپاهدوستی» این روزهای روحانی ریشه در «ترامپستیزی»اش دارد و نباید آن را به حساب «انقلابیگری» یا ندامت از نیشهای قبلی دانست. همانطور که «سپاهستیزی» سالهای قبلش به خاطر «اوبامادوستی» بود. وگرنه این سپاه که روحانی این روزها برایش حنجره پاره میکند، همان سپاهِ دوران اوباماست. همان زمان هم مردمی بود، همان زمان هم حامی مظلومان و دشمن تروریستها بود. آمریکا هم همین آمریکا بود. حامی تروریستها بود، دشمن شماره یک ایران بود.
سپاه همان سپاه است. همان که سردار همدانیاش در انتقاد از پیادهروی نمایشی کری و ظریف میگفت «مگر میشود کسی امروز با شیطان بزرگ قدم بزند و انتظار شفاعت داشته باشد؟شهدا ما را محاکمه میکنند. و در ردیف اول، متهمین اول، مسئولین ما هستند.»
۳.۱k
۲۰ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.