فیک کوک پارت ⁵ ♡نفرت تا عشق♡
آنچه گذشت:
دیدم که یه پسره از لُپش بوصش کرد هه احمق ولی..
................................................................................(از زبان کوک)
ولی اون دختره خوشگله اوف چی میگی بابا ول کن جونگ کوک
(از زبان میا)
(گوشی زنگ خوردن)
میا: الو الو
کاترین: هی دختر جون
میا: اوف تو
کاترین: اون دیگه پیش من میمونه
میا: عا چی
(قطع کردن)
اوفف من امشب تنهام اومم میرم بار خوب
رئیس کار:هی میا پسرم میخاد مادرش رو ببینه برای همین میخایم سوپرایزش کنیم پسس تو از همین الان میتونی بری خونه
میا: هاااا جدیدی ممنونم
رئیس کار: خواهش پس بدو
میا: انقدر خوشحال بودم که رئیس کارم رو بوص کردم و رفتم یه کُت و موهامو از بالا بستم و یه عینک دودی زدم با یه شلوار دمپا پوشیدم و رفتم و امدم بیرون رفتم تو بار و نشستم و شروع کردم به خوردن انقدر خوردم که بدنم سُست شد يه دفعه یه نفر دستش رو گذاشت روی پشتم و.....
بعدی...
۲۰ لایک 💜
۱۰ کامنت🐾
۲ فالو🦋
دیدم که یه پسره از لُپش بوصش کرد هه احمق ولی..
................................................................................(از زبان کوک)
ولی اون دختره خوشگله اوف چی میگی بابا ول کن جونگ کوک
(از زبان میا)
(گوشی زنگ خوردن)
میا: الو الو
کاترین: هی دختر جون
میا: اوف تو
کاترین: اون دیگه پیش من میمونه
میا: عا چی
(قطع کردن)
اوفف من امشب تنهام اومم میرم بار خوب
رئیس کار:هی میا پسرم میخاد مادرش رو ببینه برای همین میخایم سوپرایزش کنیم پسس تو از همین الان میتونی بری خونه
میا: هاااا جدیدی ممنونم
رئیس کار: خواهش پس بدو
میا: انقدر خوشحال بودم که رئیس کارم رو بوص کردم و رفتم یه کُت و موهامو از بالا بستم و یه عینک دودی زدم با یه شلوار دمپا پوشیدم و رفتم و امدم بیرون رفتم تو بار و نشستم و شروع کردم به خوردن انقدر خوردم که بدنم سُست شد يه دفعه یه نفر دستش رو گذاشت روی پشتم و.....
بعدی...
۲۰ لایک 💜
۱۰ کامنت🐾
۲ فالو🦋
۷۵.۱k
۱۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.