🤍پارت ۱۹ پسر غریبه🤍
🤍
پرش زمانی صبح
ات:از خواب بیدارم شدم کارامو کردم رفتم برای صبحانه خوردن
مام:صبح بخیر
ات:صبح بخیر
لیسا:خوب شنیدم مهمونی دعوتی آره(لیسا ابجی ات)
ات:چطور
لیسا:همینجوری آخه جنی زنگ زد گفت فردا مهمونی
ات:توم دعوتی
لیسا:بله که دعوتم
ات:ای بابا ایششش
لیسا:برو بابا آماده شو ببرمت مدرسه
ات:اوکی
پرش زمانی بعد مدرسه
از زبان شوگا
ات رو رسوندم خونشون سری رفتم سراغ بچه ها
شوگا:سلام سوار شید
جنی:صب کن زنگ بزنم لیسا هم بیاد
شوگا:اوکی بدو
لیسا:سلام ات علان رسید
جنی:خوبه تو یه بهونه بیار پاشو بیا اینجا
لیسا:اوکی خدافظ
جنی:خدافظ
لیسا:مامان من میرم بیرون چند ساعت دیگه میام
ات:کجا به سلامتی
لیسا:با دوستام دارم میرم بیرون
ات:باش خدافظ
پرش زمانی لیسا در ویلا🤍
پرش زمانی صبح
ات:از خواب بیدارم شدم کارامو کردم رفتم برای صبحانه خوردن
مام:صبح بخیر
ات:صبح بخیر
لیسا:خوب شنیدم مهمونی دعوتی آره(لیسا ابجی ات)
ات:چطور
لیسا:همینجوری آخه جنی زنگ زد گفت فردا مهمونی
ات:توم دعوتی
لیسا:بله که دعوتم
ات:ای بابا ایششش
لیسا:برو بابا آماده شو ببرمت مدرسه
ات:اوکی
پرش زمانی بعد مدرسه
از زبان شوگا
ات رو رسوندم خونشون سری رفتم سراغ بچه ها
شوگا:سلام سوار شید
جنی:صب کن زنگ بزنم لیسا هم بیاد
شوگا:اوکی بدو
لیسا:سلام ات علان رسید
جنی:خوبه تو یه بهونه بیار پاشو بیا اینجا
لیسا:اوکی خدافظ
جنی:خدافظ
لیسا:مامان من میرم بیرون چند ساعت دیگه میام
ات:کجا به سلامتی
لیسا:با دوستام دارم میرم بیرون
ات:باش خدافظ
پرش زمانی لیسا در ویلا🤍
۴.۵k
۱۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.