دختر عمو و پسر عمو
پارت ۱۷
صوفیا: ( مامان زنگ میزنه) الو مامان..سلام!
م.ص: سلامم عشقممم..خوبی؟.. بهتون خوش میگذره؟.. همچی خوبه؟.. مشکلی نیست؟
صوفیا:( خنده) مامان اینجا همچی عالیه..کوکم خوبه منم خوبم
م.ص: خداروشکر..خوش بگذره
صوفیا: مرسیی..بابا اونجاس؟
م.ص: نه دخترم..رفته کمپانی..بهش میگم زنگ بزنه
صوفیا: باشع مرسی:)
م. ص: خداحافظ
صوفیا: خداحافظ
*
کوک: کی بود؟
صوفیا: مامانم
کوک: بدو..بلیتا رو گرفتم*( ترن، چرخ و فلک. کشتی صبا. تاب)
صوفیا: اوکی
صوفیا: ( مامان زنگ میزنه) الو مامان..سلام!
م.ص: سلامم عشقممم..خوبی؟.. بهتون خوش میگذره؟.. همچی خوبه؟.. مشکلی نیست؟
صوفیا:( خنده) مامان اینجا همچی عالیه..کوکم خوبه منم خوبم
م.ص: خداروشکر..خوش بگذره
صوفیا: مرسیی..بابا اونجاس؟
م.ص: نه دخترم..رفته کمپانی..بهش میگم زنگ بزنه
صوفیا: باشع مرسی:)
م. ص: خداحافظ
صوفیا: خداحافظ
*
کوک: کی بود؟
صوفیا: مامانم
کوک: بدو..بلیتا رو گرفتم*( ترن، چرخ و فلک. کشتی صبا. تاب)
صوفیا: اوکی
۹.۰k
۰۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.