فیک : پرنسس مافیا Part:6
فیک : پرنسس مافیا Part:6
ا.ت:تهیونگ تورو جون مادرت من شنا بلد نیستم
با رفتن آب تو بینیم و گوشم فهمیدم منو انداخت تو استخر
ولی من شنا بلد نبودم دست و پا میزدم اصلا قدم به پایین نمیرسید انقدر دست پا زدم که خسته شدم رفتم زیر آب و
سیاهی
...................................
(تهیونگ ویو)
میخواستم ا.ت رو بندازم تو استخر که گفت من شنا بلد نیستم فکر کردم دروغ میگه انداختمش اولش دست و پا میزد فک کردم داره نقش بازی میکنه اما کم کم رفت تو آب
سریع رفتم اوردمش بالا چند بار ماساژ قلبی بهش دادم اما هنوز نفس نمیکشید میخواستم بهش تنفس مصنوعی بدم رفتم سمتش بهش تنفس مصنوعی دادم که کلی آب از تو دهنش ریخت بیرون شروع کرد به سرفه کردن سریع براید استایل بغلش کردم
(ا.ت ویو)
شروع کردم به سرفه کردن که یهو تهیونگ براید استایل بغلم کرد بردم تو اتاقم رو تخت
تهیونگ:خوبی؟
ا.ت:چرا این کارو کردی گفتم شنا بلد نیستم (گریه)
تهیونگ:فکر کردم داری دروغ میگی
ا.ت:چرا باید دروغ بگم؟(گریه)
تهیونگ:باشه حالا گریه نکن نجاتت دادم
(ا.ت ویو)
رفتم سمت حموم یه دوش 10مینی گرفتم خواستم برم بیرون که دیدم حوله نیاوردم
سرمو از در بیرون بردم دیدم تهیونگ رو تخت نشسته لعنت به این شانس
ا.ت:تهیونگ تورو جون مادرت من شنا بلد نیستم
با رفتن آب تو بینیم و گوشم فهمیدم منو انداخت تو استخر
ولی من شنا بلد نبودم دست و پا میزدم اصلا قدم به پایین نمیرسید انقدر دست پا زدم که خسته شدم رفتم زیر آب و
سیاهی
...................................
(تهیونگ ویو)
میخواستم ا.ت رو بندازم تو استخر که گفت من شنا بلد نیستم فکر کردم دروغ میگه انداختمش اولش دست و پا میزد فک کردم داره نقش بازی میکنه اما کم کم رفت تو آب
سریع رفتم اوردمش بالا چند بار ماساژ قلبی بهش دادم اما هنوز نفس نمیکشید میخواستم بهش تنفس مصنوعی بدم رفتم سمتش بهش تنفس مصنوعی دادم که کلی آب از تو دهنش ریخت بیرون شروع کرد به سرفه کردن سریع براید استایل بغلش کردم
(ا.ت ویو)
شروع کردم به سرفه کردن که یهو تهیونگ براید استایل بغلم کرد بردم تو اتاقم رو تخت
تهیونگ:خوبی؟
ا.ت:چرا این کارو کردی گفتم شنا بلد نیستم (گریه)
تهیونگ:فکر کردم داری دروغ میگی
ا.ت:چرا باید دروغ بگم؟(گریه)
تهیونگ:باشه حالا گریه نکن نجاتت دادم
(ا.ت ویو)
رفتم سمت حموم یه دوش 10مینی گرفتم خواستم برم بیرون که دیدم حوله نیاوردم
سرمو از در بیرون بردم دیدم تهیونگ رو تخت نشسته لعنت به این شانس
۹.۱k
۰۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.