♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ★
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ★
Dᴏɴ·ᴛ ғᴏʀɢᴇᴛ ᴛᴏ sᴍɪʟᴇ..﹗
فراموش نڪن ڪه لبخند بزنی..!
𝙤𝙣𝙚 𝙥𝙖𝙧𝙩𝙮🎟✨️
˓ ִֶָ ࣪وقتی افسردگی گرفته بودی... 🤍
˓ ˖ ָ࣪➹ ִֶָ ࣪𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞 𓆝𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝
parts:8★پارت اخر
ویو جیمن
اونم میدونه یا نه.. خیلی دوستش دارم خیلی خوبهه دلم میخواد بهش اعتراف کنم... ولش هیچی ی لباس ساده پوشیدم و ادرس خونه ی جیهون رو از جینا گرفتم و رفتم خونشون و درو زدم
ویو جیهون
دیدم یکی زنگ درو زد سریع بلند شدم و رفتم درو باز کنم که دیدم..
جیمین:سلام جیهون خوبی؟
جیهون:ام.. ام سلام خوبی؟
جیمین:اره مرسی میخواست ببینم حالت خوبه یا نه؟ میتونم بیام داخل
جیهون:اره خوبم.. اره میتونی بیای تو
جیمین اومد تو داخل نشست و منم نشستم
جیمین:افسردگیت خوب شد؟
جیهون:اره خوبم..
جیمین دستمو گرفت و گف
جیمین:ایشالله که خوب شی
جیهون:مرسی
جیمین:میخواستم ی چیزی بهت بگم
جیهون:بگو
جیمین:من بابت اون شب..
جیهون:اشکال اشکال نداره پیش میاد
جیمین:میدونی چیه
جیهون:بله
جیمین:منم مثله تو... دوست دارم
اینو گف.. دیگه بدنم به حس شد
جیهون:واقعاا؟؟
جیمین:اره
گونمو بوسید
جیمین:من برای افسردگی مراقبتم
جیهون:مرسی.. منم عاشقتم ولی سخت بود بهت بگم
جیمین:میدونم
*4 سال بعد*
منو جیمین عاشق هم شدیمو و هنوز مدرسه میرفتیم خیلی خوب بود و خیلی دوستش
✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷
بچه ها میدونم چرت شد... اخه میخواستم سریع تموم شه خیلی خیلی چرت شد میدونم
Dᴏɴ·ᴛ ғᴏʀɢᴇᴛ ᴛᴏ sᴍɪʟᴇ..﹗
فراموش نڪن ڪه لبخند بزنی..!
𝙤𝙣𝙚 𝙥𝙖𝙧𝙩𝙮🎟✨️
˓ ִֶָ ࣪وقتی افسردگی گرفته بودی... 🤍
˓ ˖ ָ࣪➹ ִֶָ ࣪𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞 𓆝𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝
parts:8★پارت اخر
ویو جیمن
اونم میدونه یا نه.. خیلی دوستش دارم خیلی خوبهه دلم میخواد بهش اعتراف کنم... ولش هیچی ی لباس ساده پوشیدم و ادرس خونه ی جیهون رو از جینا گرفتم و رفتم خونشون و درو زدم
ویو جیهون
دیدم یکی زنگ درو زد سریع بلند شدم و رفتم درو باز کنم که دیدم..
جیمین:سلام جیهون خوبی؟
جیهون:ام.. ام سلام خوبی؟
جیمین:اره مرسی میخواست ببینم حالت خوبه یا نه؟ میتونم بیام داخل
جیهون:اره خوبم.. اره میتونی بیای تو
جیمین اومد تو داخل نشست و منم نشستم
جیمین:افسردگیت خوب شد؟
جیهون:اره خوبم..
جیمین دستمو گرفت و گف
جیمین:ایشالله که خوب شی
جیهون:مرسی
جیمین:میخواستم ی چیزی بهت بگم
جیهون:بگو
جیمین:من بابت اون شب..
جیهون:اشکال اشکال نداره پیش میاد
جیمین:میدونی چیه
جیهون:بله
جیمین:منم مثله تو... دوست دارم
اینو گف.. دیگه بدنم به حس شد
جیهون:واقعاا؟؟
جیمین:اره
گونمو بوسید
جیمین:من برای افسردگی مراقبتم
جیهون:مرسی.. منم عاشقتم ولی سخت بود بهت بگم
جیمین:میدونم
*4 سال بعد*
منو جیمین عاشق هم شدیمو و هنوز مدرسه میرفتیم خیلی خوب بود و خیلی دوستش
✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷✷
بچه ها میدونم چرت شد... اخه میخواستم سریع تموم شه خیلی خیلی چرت شد میدونم
۶.۹k
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.