𝐏¹⁴
𝐏¹⁴
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝟕 𝐛𝐫𝐚𝐧𝐜𝐡𝐞𝐬 𝐫𝐞𝐝 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐟𝐚𝐝𝐞𝐝
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐬𝐨𝐨𝐡𝐲𝐮𝐧 𝐚𝐧𝐝 𝐣𝐢𝐰𝐨𝐧
𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : 𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐉𝐢𝐲𝐨𝐨𝐧
=اما باهم که میخواندیم دلپذیر ترین بود و من ِفرومایه سلیقه ام نمیکشید... =
کمی حرفش دردناک بود ... نمیدانستم از کی اینقدر اهل همدردی شده بودم...!
چهره رنگ پریده سوهیون بیشتر مجابم کرد تا پاسخش را بدهم !
جیوون :《 آقای دکتر ! اگه شما توانایی و علم درمان این بیماری رو ندارین دلیل نمیشه اینطوری ته دل مریضتون رو خالی کنین ...》
دکتر هائه :《ببین دخترم شما پیش هر متخصص که چه عرض کنم پیش هر فوق تخصص قلب و عروق برین این نوع از آریتمی رو درمان نمیکنه ! چون ریسکش بالاست》
با نا امیدی گفتم :《پس راه درمانی وجود داره؟! 》
فکر طلاق دوباره در مغزم نقش بسته بود ...
دکتر هائه :《فقط یک راه درمان... ولی انجامش خیلی ریسک داره ... چون رگ های غیر طبیعی ای در پشت قلب به وجود اومدن ...تاحالا فقط دوازده نفر در کل جهان این عمل رو انجام دادن که متاسفانه از اون دوازده تا دوتا زنده موندن ...تازه بیماری یکی از اون دوتا برگشت و دچار مرگ ناگهانی شد ... 》
خواستم حرفی بزنم اما سوهیون با لحن بی دفاعانه ای که ضعف در آن موج میزد گفت : 《پس بگین چقدر وقت دارم !》
دکتر هائه :《بر اساس روند پیشرفت بیماریتون اگه بخوایم سه عوارض خطرناکشو نادیده بگیریم حداکثر ۲ ماه !》
دستانش عرق کرده بود ...
چشم هایش ترسیده بودند ...
#seven_branches_red_rose_faded
#Park_Jiyoon
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝟕 𝐛𝐫𝐚𝐧𝐜𝐡𝐞𝐬 𝐫𝐞𝐝 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐟𝐚𝐝𝐞𝐝
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐬𝐨𝐨𝐡𝐲𝐮𝐧 𝐚𝐧𝐝 𝐣𝐢𝐰𝐨𝐧
𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : 𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐉𝐢𝐲𝐨𝐨𝐧
=اما باهم که میخواندیم دلپذیر ترین بود و من ِفرومایه سلیقه ام نمیکشید... =
کمی حرفش دردناک بود ... نمیدانستم از کی اینقدر اهل همدردی شده بودم...!
چهره رنگ پریده سوهیون بیشتر مجابم کرد تا پاسخش را بدهم !
جیوون :《 آقای دکتر ! اگه شما توانایی و علم درمان این بیماری رو ندارین دلیل نمیشه اینطوری ته دل مریضتون رو خالی کنین ...》
دکتر هائه :《ببین دخترم شما پیش هر متخصص که چه عرض کنم پیش هر فوق تخصص قلب و عروق برین این نوع از آریتمی رو درمان نمیکنه ! چون ریسکش بالاست》
با نا امیدی گفتم :《پس راه درمانی وجود داره؟! 》
فکر طلاق دوباره در مغزم نقش بسته بود ...
دکتر هائه :《فقط یک راه درمان... ولی انجامش خیلی ریسک داره ... چون رگ های غیر طبیعی ای در پشت قلب به وجود اومدن ...تاحالا فقط دوازده نفر در کل جهان این عمل رو انجام دادن که متاسفانه از اون دوازده تا دوتا زنده موندن ...تازه بیماری یکی از اون دوتا برگشت و دچار مرگ ناگهانی شد ... 》
خواستم حرفی بزنم اما سوهیون با لحن بی دفاعانه ای که ضعف در آن موج میزد گفت : 《پس بگین چقدر وقت دارم !》
دکتر هائه :《بر اساس روند پیشرفت بیماریتون اگه بخوایم سه عوارض خطرناکشو نادیده بگیریم حداکثر ۲ ماه !》
دستانش عرق کرده بود ...
چشم هایش ترسیده بودند ...
#seven_branches_red_rose_faded
#Park_Jiyoon
۱.۴k
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.