خببببب
خببببب
مربوط به فیک باکوگووووو
دارم مینویسم جای نگرانی نیست چندتا ایده امد احتمالا تا اخر امشب پنج شیش تا پارت بدم(دوست ندارم ادم بد قولی بشم سعی میکنم حتی اگه نشد دوتا پارت رو بدم)
به هر حال گفته بودم قراره یه شخصیت جدید بیارم که تعداد کلاس واسه کارای گروهی زوج بشه مگه نه؟اولش گفتم دختر باشه بعد گفتم پسر ولی بعد نگاه کردم
جیرو با مومو
اوراراکا با سویا
هاگاکوره با اشیدو
بهترین دوستای همن
پس من گفتم یه نفر رو بیارم که با یوری دوس بشه
و دوباره تصمیم بر این شد که دختر باشه
بریم برای بیوگرافی
اسم:هیکاری
فامیل:کورُسه
کوسه:آب(به خدا چیزی به ذهنم نرسید)
شیپ؛کیریشیما(درخواستی یکی از دوستامون که حتی توی ناشناس هم اومده بود)
داستان زندگیش اینجوریه که یه داداش داره به اسم هارو
مامانش به مدت دوسال از همچی حتی رنگ موهای باباش ایراد میگرفته
خودتون فکر کنین یه نفر تو خونه هس که خودشه رو الامه دهر میدونه از همه ایراد میگیره هی غر میزنه اونم دوسال وقتیم که سعی میکردی چیزیو واسش تعریف کنی و دوق کنی بزنه به برجکت و خلاصه..
این کارایه مامانش بعد از اون دوسال باعث دعوا های زیادی بین مامان باباش شد
طوری بود که هارو که اونموع ۴ سالش بود گریه میکرد و هیکاری ۱۰ ساله مجبور بود ارومش کنه
اینکاراشون منجر به طلاق شد
وقتی مشاوره های قبل از طلاق میرفتن تا شاید کمکی بشه و به زندگیشون ادامه بدن مشاور متوجه میشه که مامانش حال روحی خوبی نداره واسه همین صلاحیت نگه داری بچه هارو به مامانش نمیدن
الان هم هیکاری که ۱۵ سالشه و هم هارو هم که ۹ سالشه پیش باباش زندگی میکنن
هیکاری فکر میکنه که دلیل طلاق مامان باباش غرغر های مامانش بوده که درستم هست ولی طرز فکر که توش ایجاد شده اشتباهه
اون میگه اگه مامانش غر نمیزد زندگیشون خراب نمیشد پس همیشه وقتی بیرونه و پیشه دوستاشه لبخند میزنه وقتی باباش میاد خونه لبخند میزنه وقتی پبشه داداشه لبخند میزنه هیچ غر نمیزنه و گلایه نمیکنه
ولی وقتی تنها میشه عین یه افسرده فقط به درودیوار زل میزنه
لبخنداش اینقد کیوت و قشنگه که کسی هم احساس ناراحتیش رو دریافت کنه دلش نمی خواد باور کنه که فیکه
هیکاری میگه اگه نتونست زندگی خانوادش رو نجات بده دوس داره زندگی مردم رو نجات بده پس وارد رشته ی قهرمانی شد
مربوط به فیک باکوگووووو
دارم مینویسم جای نگرانی نیست چندتا ایده امد احتمالا تا اخر امشب پنج شیش تا پارت بدم(دوست ندارم ادم بد قولی بشم سعی میکنم حتی اگه نشد دوتا پارت رو بدم)
به هر حال گفته بودم قراره یه شخصیت جدید بیارم که تعداد کلاس واسه کارای گروهی زوج بشه مگه نه؟اولش گفتم دختر باشه بعد گفتم پسر ولی بعد نگاه کردم
جیرو با مومو
اوراراکا با سویا
هاگاکوره با اشیدو
بهترین دوستای همن
پس من گفتم یه نفر رو بیارم که با یوری دوس بشه
و دوباره تصمیم بر این شد که دختر باشه
بریم برای بیوگرافی
اسم:هیکاری
فامیل:کورُسه
کوسه:آب(به خدا چیزی به ذهنم نرسید)
شیپ؛کیریشیما(درخواستی یکی از دوستامون که حتی توی ناشناس هم اومده بود)
داستان زندگیش اینجوریه که یه داداش داره به اسم هارو
مامانش به مدت دوسال از همچی حتی رنگ موهای باباش ایراد میگرفته
خودتون فکر کنین یه نفر تو خونه هس که خودشه رو الامه دهر میدونه از همه ایراد میگیره هی غر میزنه اونم دوسال وقتیم که سعی میکردی چیزیو واسش تعریف کنی و دوق کنی بزنه به برجکت و خلاصه..
این کارایه مامانش بعد از اون دوسال باعث دعوا های زیادی بین مامان باباش شد
طوری بود که هارو که اونموع ۴ سالش بود گریه میکرد و هیکاری ۱۰ ساله مجبور بود ارومش کنه
اینکاراشون منجر به طلاق شد
وقتی مشاوره های قبل از طلاق میرفتن تا شاید کمکی بشه و به زندگیشون ادامه بدن مشاور متوجه میشه که مامانش حال روحی خوبی نداره واسه همین صلاحیت نگه داری بچه هارو به مامانش نمیدن
الان هم هیکاری که ۱۵ سالشه و هم هارو هم که ۹ سالشه پیش باباش زندگی میکنن
هیکاری فکر میکنه که دلیل طلاق مامان باباش غرغر های مامانش بوده که درستم هست ولی طرز فکر که توش ایجاد شده اشتباهه
اون میگه اگه مامانش غر نمیزد زندگیشون خراب نمیشد پس همیشه وقتی بیرونه و پیشه دوستاشه لبخند میزنه وقتی باباش میاد خونه لبخند میزنه وقتی پبشه داداشه لبخند میزنه هیچ غر نمیزنه و گلایه نمیکنه
ولی وقتی تنها میشه عین یه افسرده فقط به درودیوار زل میزنه
لبخنداش اینقد کیوت و قشنگه که کسی هم احساس ناراحتیش رو دریافت کنه دلش نمی خواد باور کنه که فیکه
هیکاری میگه اگه نتونست زندگی خانوادش رو نجات بده دوس داره زندگی مردم رو نجات بده پس وارد رشته ی قهرمانی شد
۳.۴k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.