فیک کوک
فیک کوک
عشق خون آشامی
صبح شد
کوک دید ات نیست گفت حتما بیدار شده رفته پایین کوک هم پاشد رفت پایین ولی دید ات نیست نگران شد و داشت دنبال ات میگشت یه کاغذ رو میز بود برداشت و خوند
نامه:اگه ات رو میخوای من بهت نمیدمش اون لیاقت تو رو نداره
ویو کوک
معلومه اون کیه اون آیو بود که ات رو دزدیده بود من باید پسش بگیرم بلافاصله زنگ زدم به ته و ماجرا رو براش گفتم ته گفت سریع خودم رو میرسونم
ویو ته
کوک بهم زنگ زد و ماجرا رو گفت منم سریع تبدیل به خفاش شدم و رفتم سمت قلعه کوک رسید واز پنجره اومدم داخل کوک نشسته بود و تو فکر بود رفتم سمتش
ته:کوک چیزی شده
کوک:باید پسش بگیریم
ته:مطمئن باش پسش میگیریم
کوک: ات همه چیزمن بود هق هق هق (گریه)
ته:گریه نکن
راوی
کوک و ته نقشه کشیدن که ات رو پس بگیرن
ته به سمت خونه آیو حرکت کرد وقتی وارد خونه شد دید همه جا پر خونه و ایو هم داره میخنده و تویوان پور از خون داره حموم میکنه ته رفت سمت آیو و سه سیلی زد تو گوشش آیو از جا پرید و.....
عشق خون آشامی
صبح شد
کوک دید ات نیست گفت حتما بیدار شده رفته پایین کوک هم پاشد رفت پایین ولی دید ات نیست نگران شد و داشت دنبال ات میگشت یه کاغذ رو میز بود برداشت و خوند
نامه:اگه ات رو میخوای من بهت نمیدمش اون لیاقت تو رو نداره
ویو کوک
معلومه اون کیه اون آیو بود که ات رو دزدیده بود من باید پسش بگیرم بلافاصله زنگ زدم به ته و ماجرا رو براش گفتم ته گفت سریع خودم رو میرسونم
ویو ته
کوک بهم زنگ زد و ماجرا رو گفت منم سریع تبدیل به خفاش شدم و رفتم سمت قلعه کوک رسید واز پنجره اومدم داخل کوک نشسته بود و تو فکر بود رفتم سمتش
ته:کوک چیزی شده
کوک:باید پسش بگیریم
ته:مطمئن باش پسش میگیریم
کوک: ات همه چیزمن بود هق هق هق (گریه)
ته:گریه نکن
راوی
کوک و ته نقشه کشیدن که ات رو پس بگیرن
ته به سمت خونه آیو حرکت کرد وقتی وارد خونه شد دید همه جا پر خونه و ایو هم داره میخنده و تویوان پور از خون داره حموم میکنه ته رفت سمت آیو و سه سیلی زد تو گوشش آیو از جا پرید و.....
۱۷.۶k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.