پارت ۲😙😚🖤 ران و ریندو به عنوان داداشت راستی اسم شما ا.ت ه
پارت ۲😙😚🖤 ران و ریندو به عنوان داداشت راستی اسم شما ا.ت هست
خلاصه صبحونه یام یام کردین و ران و ریندو میخواستن برن که ا.ت اصرار کرد و به هزار بدبختی ران و ریندو رو راضی کرد که ببرنش سوار موتور ران شدی و ران با سرعت تمام میرفت توام که داشتی میوفتادی محکم از پشت ران رو بغل کردی( خاک تو سر کسی که منحرف شددددد) بعد رسیدین و پیاده شدی
ران و ریندو باهم: زیاد دور نشو
ا.ت همینطور داشت راه میرفت که پاش خورد به یه سنگ و افتاد دستاش زخمی شد ولی بلند شد و به راهش ادامه داد( بیا پایین نوشتم)
یوهاها فک کردی ادامه میدم؟
خلاصه صبحونه یام یام کردین و ران و ریندو میخواستن برن که ا.ت اصرار کرد و به هزار بدبختی ران و ریندو رو راضی کرد که ببرنش سوار موتور ران شدی و ران با سرعت تمام میرفت توام که داشتی میوفتادی محکم از پشت ران رو بغل کردی( خاک تو سر کسی که منحرف شددددد) بعد رسیدین و پیاده شدی
ران و ریندو باهم: زیاد دور نشو
ا.ت همینطور داشت راه میرفت که پاش خورد به یه سنگ و افتاد دستاش زخمی شد ولی بلند شد و به راهش ادامه داد( بیا پایین نوشتم)
یوهاها فک کردی ادامه میدم؟
۱.۷k
۲۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.