دیالوگ های خوب چه ویژگی هایی دارند ؟
دیالوگ های خوب چه ویژگی هایی دارند ؟
۵- در دیالوگ ها نبایدبرای انتقال برخی اطلاعات به خوانندگان، شخصیت ها راجع به چیزهایی حرف بزنند که خودشان از آنها آگاه هستند. مثلا گفتگوی زیر:
علی گفت: رضا جون، فردا جمعه است، اداره هم تعطیله، تو هم که کارمند اداره برق هستی قرار نیست سر کار بری. یه قرار بگذاریم بریم کوه؟
معلوم هست که تاکید نویسنده به کارمندی یکی از شخصیت ها صرفا برای این هست که مخاطب از شغل وی آگاه شود. در حالی که هیچکس موقع گفتگو به چنین مواردی اشاره نمی کند. همه ی اطلاعات را می شود به صورت مستقل از گفتگو آورد.
6- دیالوگ ها باید حدالمقدور موجز و کوتاه باشند و درونیات شخصیت را افشا بکنند. حس و حال شخصیت را در یک موقعیت خاص انتقال بدهند و باعث پیشبرد داستان رو به جلو شوند. در رمان های فارسی اینترنتی (اینستاگرامی و تلگرامی) نویسنده ها بسیار دمدستی با دیالوگ برخورد می کنند. در موارد بسیاری مشاهده کرده ام که کل رمان دیالوگ هست. انگار که نمایشنامه نوشته باشند. شخصیت ها بسیار حراف هستند و نویسنده خواسته است طنازی و شوخ طبعی به خرج دهد. همه ی شخصیت ها به یک شکل حرف می زنند، فارق از جنسیت، سن و سال و روحیات. در حالی که ما باید با دیالوگ شخصیت خلق بکنیم. دیالوگ ها باید بتوانند نشان دهند که گوینده زن هست یا مرد. پیرهست یا جوان. معمولا انسان های باتجربه و مسن در گفتگوهای شان از ضرب المثل ها و عبارات قدیمی استفاده می کنند و گفتارشان وزانتی دارد که در کلام یک جوان یا نوجوان نمی بینیم. همینطور هست تاثیر جنسیت. تکیه کلام ها و عادات کلامی هم بخش دیگری از این تشخص زبانی شخصیت ها هست که می تواند در گفتگوها نمود پیدا بکند.
چند سخن از خودم (سلنا) :
نکته اول به نظرم واضح هست...یعنی نباید تو دیالوگ ها چیز هایی رو بگیم که خود شخصیت های داستان اون ها رو میدونن...مثلا دو نفر همو دوس دارن و پسره میدونه که دختره مثلا گریمر هست (منم با این مثالام) بعدش دیگه پسره نباید بگه : تو که گریمری و این مدت دیگه وقتت پر نیس و نیاز نیس بری جایی پس میتونیم فردا با هم بریم بیرون... این اشتباهه در واقع باید در طی داستان شغل طرف رو افشا کنین (میخواستم یکم کتابی هم بنویسم خیر سرم از افشا استفاده کردم) تو نکته دوم میگه با توجه با شخصیت داستان باید دیالوگ رو بنویسیم...مثلا اگه شخصیت داستان تیکه کلام داره میتونید از اون استفاده کنید...مثلا یه پسر بچه تو حرف هاش انگار یکم زیرکی هس و یکم حالت عصبی هم میتونه نظر خوبی باشه...شخصا به نظرم ترکیب جالبی بشه اینکه پسر بچه بی حوصله اینا باشه...
بحث دیالوگ نویسی هم با خوبی و بدی هاش به پایان رسید.سعی میکنم زود به زود اپ کنم شما هم پس لطف کنید بازدید بزنید و لایک کنید 🙏
۵- در دیالوگ ها نبایدبرای انتقال برخی اطلاعات به خوانندگان، شخصیت ها راجع به چیزهایی حرف بزنند که خودشان از آنها آگاه هستند. مثلا گفتگوی زیر:
علی گفت: رضا جون، فردا جمعه است، اداره هم تعطیله، تو هم که کارمند اداره برق هستی قرار نیست سر کار بری. یه قرار بگذاریم بریم کوه؟
معلوم هست که تاکید نویسنده به کارمندی یکی از شخصیت ها صرفا برای این هست که مخاطب از شغل وی آگاه شود. در حالی که هیچکس موقع گفتگو به چنین مواردی اشاره نمی کند. همه ی اطلاعات را می شود به صورت مستقل از گفتگو آورد.
6- دیالوگ ها باید حدالمقدور موجز و کوتاه باشند و درونیات شخصیت را افشا بکنند. حس و حال شخصیت را در یک موقعیت خاص انتقال بدهند و باعث پیشبرد داستان رو به جلو شوند. در رمان های فارسی اینترنتی (اینستاگرامی و تلگرامی) نویسنده ها بسیار دمدستی با دیالوگ برخورد می کنند. در موارد بسیاری مشاهده کرده ام که کل رمان دیالوگ هست. انگار که نمایشنامه نوشته باشند. شخصیت ها بسیار حراف هستند و نویسنده خواسته است طنازی و شوخ طبعی به خرج دهد. همه ی شخصیت ها به یک شکل حرف می زنند، فارق از جنسیت، سن و سال و روحیات. در حالی که ما باید با دیالوگ شخصیت خلق بکنیم. دیالوگ ها باید بتوانند نشان دهند که گوینده زن هست یا مرد. پیرهست یا جوان. معمولا انسان های باتجربه و مسن در گفتگوهای شان از ضرب المثل ها و عبارات قدیمی استفاده می کنند و گفتارشان وزانتی دارد که در کلام یک جوان یا نوجوان نمی بینیم. همینطور هست تاثیر جنسیت. تکیه کلام ها و عادات کلامی هم بخش دیگری از این تشخص زبانی شخصیت ها هست که می تواند در گفتگوها نمود پیدا بکند.
چند سخن از خودم (سلنا) :
نکته اول به نظرم واضح هست...یعنی نباید تو دیالوگ ها چیز هایی رو بگیم که خود شخصیت های داستان اون ها رو میدونن...مثلا دو نفر همو دوس دارن و پسره میدونه که دختره مثلا گریمر هست (منم با این مثالام) بعدش دیگه پسره نباید بگه : تو که گریمری و این مدت دیگه وقتت پر نیس و نیاز نیس بری جایی پس میتونیم فردا با هم بریم بیرون... این اشتباهه در واقع باید در طی داستان شغل طرف رو افشا کنین (میخواستم یکم کتابی هم بنویسم خیر سرم از افشا استفاده کردم) تو نکته دوم میگه با توجه با شخصیت داستان باید دیالوگ رو بنویسیم...مثلا اگه شخصیت داستان تیکه کلام داره میتونید از اون استفاده کنید...مثلا یه پسر بچه تو حرف هاش انگار یکم زیرکی هس و یکم حالت عصبی هم میتونه نظر خوبی باشه...شخصا به نظرم ترکیب جالبی بشه اینکه پسر بچه بی حوصله اینا باشه...
بحث دیالوگ نویسی هم با خوبی و بدی هاش به پایان رسید.سعی میکنم زود به زود اپ کنم شما هم پس لطف کنید بازدید بزنید و لایک کنید 🙏
۱۱.۲k
۲۲ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.